مطلب ذیل، جمع بندی یکی از بحث های صورت گرفته میان پژوهشگران مسائل اجتماعی در فضای مجازی پیرامون خروج مزدک میرزایی از ایران و انتشار واکنش جواد خیابانی به این ماجراست که در ادامه خلاصه ای از این خبر و واکنش های مرتبط با آن آورده شده است.
ماجرای خروج مزدک میرزایی گزارشگر معروف ورزشی ایرانی از کشور، از موضوعات داغ و جنجالیای بود که در نیمه اول مرداد ۹۸ در صدر اخبار ورزشی و حتی سیاسی خبرگزاریهای داخلی و فارسیزبان خارجی قرار گرفت. خبرها حاکی از این بود که مزدک میرزایی ایران را به مقصد انگلیس ترک کرده و در این کشور ساکن شدهاست. همچنین وی پیش از خروج از ایران در حال تهیهکنندگی مستندی ورزشی دربارهٔ تاریخنگاری سرخابی به سفارش شبکه مستند سیما بوده و برای ساخت آن قراردادی به ارزش ۱۸۰ میلیون تومان با رسانه ملی داشته که ۱۲۰ میلیون تومان آن را نیز دریافت کرده بود. نکته تاسفبارتر اینکه گفته شده، میرزایی برای تهیه این مستند، بخش بزرگی از آرشیو صداوسیما را نیز با خود از ایران خارج کرده و قصد دارد با استفاده از این آرشیوها به برنامه سازی بپردازد.
ماجرای خروج مزدک میرزایی، واکنشهای مختلفی را در محافل ورزشی و سیاسی داخلی و خارجی به دنبال داشت. برخی اخبار و شایعات حاکی از پیوستن میرزایی به شبکه ضدایرانی ایران اینترنشنال بود.
در میان واکنش ها، موضع گیری های همکاران و دوستان مزدک میرزایی نیز در نوع خودش جالب توجه بود. در یکی از موارد، جواد خیابانی مجری و گزارشگر ورزشی، در یادداشتی دلنوشته ای برای مزدک میرزایی و با موضوع خروج او از ایران نوشت و منتشر نمود. او در این نوشته با اشاره به دوستی دیرینه خود با مزدک میرزایی از او با صفات نیک متعددی یاد نمود و او را مختار دانست که میتواند برای زندگی خودش تصمیم بگیرد. خیابانی با بیان اینکه «مردم ایران لایق بهترینها هستند» گفت که چنین مردمی نباید در شرایط سختی زندگی کنند. او همچنین از بیکاری خودش به عنوان یک گزارشگر ورزشی در ایران گله کرد. خیابانی همچنین با بیان اینکه عاشق سازمان صدا و سیماست، انتقاداتی را متوجه این سازمان ساخت و گفت که این مزدک نبود که حیف شد، سازمان بود که حیف شد و قدر مزدک را ندانست. سازمانی که «یکی یکی نیروهایش را از دست میدهد و حیف و حیف تر میشود.»
در این میان کاربران گروه مسائل اجتماعی در پیامرسان «بله» نیز انتقاداتی را به صدا و سیما مطرح کردند و خواستار سؤال و تفحص از این سازمان به عنوان یک نهاد «انتصابی» شدند. صحبت این دسته از منتقدان پیرامون این مسأله است که چرا سازمانی که با درآمد نفت، مالیات و بیت المال اداره شده و برای معروفشدن و چهرهشدن برخی افراد هزینه های فراوان میکند، به دلیل عدم حرفهایگری، کنترل و نظارت صحیح، شرایطی را پدید میآورد که موجب جدایی این افراد از سازمان و پیوستن ایشان به شبکههای معاند و مخالف جمهوری اسلامی ایران میشود. این دسته از منتقدان این ماجرا را در راستای پروژه مرجعیت زدایی از صدا و سیما که پیش از این در حوزه خبررسانی نیز صورت گرفته می دانند، که اخیرا به حوزه هایی نظیر ورزش و هنر تسری پیدا کرده است.
دسته ای دیگر از صاحبنظران با اشاره به مدرک دکترای روابط بین الملل مزدک میرزایی، خروج او از ایران را تنها برای گزارش فوتبال ندانسته و موضوعات دیگری را که رنگ و بوی سیاسی دارند، در پشت پرده این ماجرا دخیل دانسته اند. از جمله «مسئله خرید حق پخش مسابقات خارجی توسط صدا و سیما»، «موضوع فروش حق پخش مسابقات داخلی به شبکههای ماهوارهای فارسیزبان خارجی»، «مسئله ناتوانی فدراسیون فوتبال و باشگاههای ورزشی ایرانی از بستن یک قرارداد خوب که باعث محکومیت ایران در تمامی قراردادهای خارجی میشود»، «موضوع بازیهای جامجهانی قطر» و مواردی از این قبیل که از دیدگاه این صاحبنظران ظرفیتهایی است که پیش روی مزدک میرزایی برای طرح بحث های جنجالی ورزشی با صبغه سیاسی است.
نگاه دیگری که به این ماجرا شده است از منظری متفاوت تر بود. عده ای از منتقدان پدیده خروج مزدک میرزایی از ایران را «فرار» یا «خیانت» نامیده و پشت پرده آن را تلاش دولت های ضد جمهوری اسلامی ایران نظیر آمریکا برای نفوذ به سلبریتیهای مرد درجه اول ایران می دانند و از نمونه هایی مثل رامبد جوان و علیرضا خمسه نام می برند. این افراد با اشاره به تجربه کودتای ۲۸ مرداد، ترکیبی از «پری بلنده» و «شعبان بیمخ» ها را گزینه های خوبی دانسته اند که آمریکا برای پیشبرد اهداف ضدایرانی خود به ایشان متوسل می شوند. به عقیده این گروه در میان سلبریتی هایی که دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران بر روی ایشان سرمایه گذاری نموده اند، جای ورزشیها، خالی بود. آن هم ورزشیهای مورد علاقه طبقه پایین که بتوانند فساد و ناتوانی حکومت در برگزاری یک مسابقه ساده فوتبال را نشان بدهند! به عقیده این ناظران، خشونتهای فوتبالی فصل قبل لیگ برتر ایران، می تواند از عوامل علاقمندی دشمنان به فوتبال ایران باشد.
از نظر یکی از کاربران در این مسأله به غیر از طراحی دشمن، مدیریت شبکه سه سیما علی فروغی و حامیانش را در این باره دارای تقصیر می دانند. به نظر این کاربر این افراد باید پاسخگو باشند که چگونه مسئله رسانه و ورزش را به یک مسئله امنیت ملی بدل کردند و باعث شدند از فردوسی پور یک «قهرمان ملی مظلوم» ساخته شود. اکنون نیز نوبت به مزدک میرزایی رسیده که طعمه رسانه های خارجی و ضدایرانی شود.
یکی دیگر از کاربران از منظر «اقتصاد سیاسی» و «سرمایه داری» به بررسی و نقد موضوع پرداخته است. او معتقد است داستان خروج مزدک میرزایی از ایران را در سطح اقتصاد سیاسی نظام جهانی سرمایه داری با چارچوب «والرشتاین» می توان تحلیل کرد. از نظر او سرمایه انسانی مثل دیگر اشکال سرمایه از کشورهای پیرامون به کشور یا کشورهای مرکز نظام سرمایه داری حرکت می کند و هر حکومتی نتواند از سرمایه داری صیانت کند محکوم به ریزش و ازدست دادن سرمایه ها است. او در این باره عنوان کرد که «در مورد ایران افت ارزش ارز و تورم شدید باعث کم شدن ارزش دستمزدها در بازار رقابتی جهانی شد. به طور مثال، باشگاه های ایرانی چون توان پرداخت با نرخ رقابتی را ندارند، ورزشکاران به عنوان لژیونر به تیمهای خارجی میروند و در دیگر مشاغل که امکان انتقال نیروی کار به بازار جهانی هست هم روند مشابهی حاکم است.»
این کاربر با تاکید به اهمیت تقویت نگاه ارزشمدارانه در گوشه گوشه جمهوری اسلامی ایران، به داستان مشابهی که پیش از این برای شبکه العالم رخ داد، اشاره کرد. به گفته او مشکل خروج مجریان صدا و سیما حدود ده سال پیش در شبکه العالم مشاهده شد و اگرچه پرداخت مجریان آنها با دلار بود، اما چون مبلغ پرداختی به آنها کمتر از شبکه های رقیب بود، مجریانی که به لحاظ ارزشی و اعتقادی اعتقادی پایبندی نداشتند، از این شبکه رخت بربستند. از اعتقاد او، انقلاب اسلامی با ارزشمدارکردن موضوعات می تواند باعث حفظ سرمایه انسانی کشور در برابر منطق سرمایه داری نظام جهانی شود؛ اما چون نظام اموزشی، اداری و اقتصادی ایران ارزش زدایی شده است، خطر خروج انواع سرمایه های انسانی، ورزشی، اقتصادی و ... به شدت کشور را تهدید می کند.
تصویری از حضور مزدک میرزایی در تیزر شبکه ایران اینترنشنال
چندین ماه پس از خروج مزدک میرزایی از ایران شایعههای زیادی از مهاجرت وی به گوش می رسید. در این میان خبر آمد که دلیل تاخیر حضور این گزارشگر، عدم صدور مجوز کار او از سوی بریتانیا بوده است. هر چند عدهای نیز معتقد بودند مهاجرت مزدک موقتی است و او به کشور باز میگردد. در نهایت با پخش تیزری در شبکه ایران اینترنشنال که تصویر مزدک میرزایی را از پشت در حال ورود به سکوی یک ورزشگاه نشان می داد و پخش صوت گزارشگری او در انتهای آن کلیپ، حدس و گمانها به پایان رسید و مشخص شد به زودی برنامهای ورزشی از او در این شبکه به روی آنتن خواهد رفت.5
منابع