16 دسامبر 2020
مهمترین چالش که رئیسجمهور منتخب، جو بایدن، با آن روبرو است، آن است که آیا ایالات متحده میبایست دوباره به برنامه جامع اقدام مشترک ملحق شود یا خیر، برنامهای که هدف از آن، متقاعدکردن ایران جهت کنارگذاشتن برنامههایش برای تولید تسلیحات هستهای بود.
در شکلگیری توافق هستهای، دولت اوباما نقشی را بر عهده داشت، اما منتقدان میگویند آن توافق نتوانسته است به برنامه موشکی ایران، رفتار سرکشانه و مهارناپذیر آن کشور در منطقه و حمایت مالی آن از تروریسم بپردازد.
نمایندگان استرالیا و اسرائیل در ششمین مذاکرات سالانه بئر السبع که در ماه نوامبر به صورت آنلاین برگزار شد، بهطور مفصل به این موضوع پرداختند. مذاکرات بئر السبع، سلسله سمینارهای آنلاینی است که با هدف فهم بهتر نحوه همکاریهای استرالیا و اسرائیل در زمینههای منافع استراتژیک مشترک، طراحی شدهاند.
«موسسه خطمشی استراتژیک استرالیا»، «موسسه مبارزه با تروریسم» در هرتزلیا و «مرکز مطالعات استراتژیک بگین-سادات» سه سازمانی هستند که این مذاکرات را برگزار میکنند، و توانستهاند مقامات، نمایندگان پارلمان و تحلیلگران از هر دو کشور را گرد هم آورند.
در مذاکرات امسال، اتفاق نظری وجود داشت مبنی بر اینکه بایدن اگرچه خواهان بازگشت به برجام شده است، اما مسلماً میداند با توجه به دگرگونی اوضاع [جغراسیاسی] در خاورمیانه، چنین چیزی غیرممکن است و ایالات متحده باید بر سر توافقی بهتر و اصلاحشده به گفتگو با ایران بپردازد.
برخی از نمایندگان معتقد بودند انتخاب بایدن حاکی از آن است که ایالات متحده امور جهانی را به شیوهای عقلانیتر مدیریت خواهد کرد، و در نتیجه، شاهد آن خواهیم بود که آن کشور مجدداً در قامت رهبری جهانی ظاهر شود.
وزیر دفاع استرالیا، لیندا رینولدز، خاطر نشان ساخت، با توجه به اینکه همهگیری کرونا موجب تشدید رقابتهای راهبردی شده است، نشست امسال شاید مهمترین آن در نوع خودش بوده است. او گفت، هر دو ملت باید برای جهان پساکرونا آماده شوند، جهانی که فقیرتر، خطرناکتر و بینظمتر خواهد بود. او با اشاره به افزایش مناقشات و زورگویی در سطح جهان، بر اهمیت همکاریهای دوجانبه و چندجانبه استرالیا و اسرائیل تأکید کرد.
بنی گانتز، رئیس سابق نیروی دفاعی اسرائیل و وزیر کنونی دفاع آن کشور، تأکید کرد که دگرگونیهای مهمی در خاورمیانه و در منطقه هند-اقیانوسیه رخ داده است. او گفت کشورهایی که تابهحال از به رسمیت شناختن اسرائیل امتناع میکردند، اکنون علناً صلح را پذیرفتهاند.
گانتز گفت، کشورهای زیادی در سرتاسر جهان اسلامی و عربی، منطقه خلیج فارس و فراتر از آن، متوجه مزایای میانهروی و اعتدال شدهند. او در ادامه افزود که اتحاد نوظهور میانهروها با نیروهایی روبرو است که بر سر تضعیف ثبات آن متفقالقول هستند. او از تمام كشورهایی كه به صلح و دموكراسی ارج مینهند، درخواست کرد تا با یکدیگر برای ایجاد جبههای گسترده و منسجم متحد شوند، و پیشبینی كرد روابط اسرائیل و استرالیا تقویت شود.
چین یکی دیگر از محورهای اصلی مذاکرات بود. اعتقاد همگان بر این بود که پکن در خاورمیانه بهدنبال امنیت انرژی و کسب اهرمهای راهبردی در برابر سایر کشورها است. این امر به معنای آن است که چین بهخوبی میداند هنوز قدرتی مهم و تأثیرگذار در منطقه نیست، و آن کشور برای واداشتن ایالات متحده جهت صرف منابع بیشتر در منطقه خلیج فارس، از یک راهبرد نرم جهت ایجاد توازن قوا استفاده میکند. پکن همچنین در تلاش است تا از طریق سرمایهگذاریهای راهبردی در زیرساختها و فناوری، اقتصادهای خاورمیانه را به چین متصل کند و مراودات اقتصادی را با اهداف راهبردی و سیاسی پیوند زند.
موضع اسرائیلی ها
نمایندگان اسرائیلی اظهار داشتند کشورشان هنوز به چین وابسته نیست، و اینکه رابطه با چین مزایای اقتصادی باارزشی در بر دارد. اما سخنرانان استرالیایی هشدار دادند که اسرائیل باید محتاط باشد، زیرا چین روابطش را با کشورهای مختلفی در خاورمیانه گسترش میدهد. هر دو طرف توافق کردند، بهترین روش برای کاهش زورگویی چین در مقابل کشورهای مستقل، آن است که دموکراسیهای قدرتمند، در برابر این چالش، رویکرد واحدی اتخاذ کنند.
شرکتکنندگان استرالیایی پیشنهاد کردند که اسرائیل در مورد پیوندهای استراتژیک خود با پکن و پیامدهای میانمدت و بلندمدت آن، بیشتر فکر کند.
در مورد تروریسم، هیئت اسرائیلی اظهار داشت که محور ایرانی-شیعی مهمترین تهدیدی است که اسرائیل با آن روبرو است. این محور از قلمرو ایران شروع میشود، توسط رژیم ایران ایجاد شده و به لحاظ مالی تأمین میشود، و اکنون در سراسر منطقه گسترش یافته و گروههای نیابتی مسلحانه ایجاد کرده است. آنها از جمله به شبهنظامیان مورد حمایت ایران در عراق، سوریه و بحرین، حوثیها در یمن و همچنین جهاد اسلامی فلسطین و حزبالله اشاره کردند.
این گروهها قلمروهایی را تحت کنترل خود دارند. مهمترین ویژگی آنها این است که سلسله مراتب نظامی را با تاکتیکهای چریکی و عملیات تروریستی ادغام کردهاند. برخی از سخنران اسرائیلی خاطر نشان ساختند که نظارت بر برنامههای هستهای، موشکهای هدایتشونده و سایبری ایران، و همچنین فعالیتهای بدخواهانه آن کشور در منطقه از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. آنها گفتند که استرالیا به بررسی این مسأله بپردازد که آیا بهاندازه کافی بر ایران و شبکه آن در سرتاسر منطقه تمرکز داشته است یا خیر؟ آنها از استرالیا درخواست کردند، تمام سازمان حزبالله را، و نه فقط شاخه نظامی آن، بهعنوان سازمانی تروریستی اعلام و از فعالیتهایش در خاک استرالیا جلوگیری کند.
در زمینه امنیت سایبری، سخنرانان اسرائیلی به تشریح تعدادی از حملات سایبری پرداختند که به نهادهای مرتبط با دفاع و زیرساختهای مهم کشور صورت گرفته بود. مهمترین مورد، حمله به سیستم آبرسانی بود که در صورت موفقیت، ممکن بود خسارات جدی سنگینی به بار آورد.
به نظر میرسد اسرائیل بهمنظور ایجاد بازدارندگی در برابر کسانی که پشت این کارزار تهاجمی سایبری هستند، به مرکز کنترل بندر شهید رجایی در ایران حمله کرده است. نمایندگان خواستار همکاریهای بیشتر برای جلوگیری از تهدیدات سایبری شدند.
در خاورمیانه و با زمینه "صلح ابراهیم"، نمایندگان دو طرف به بررسی امکان همکاریهای سهجانبه میان استرالیا، اسرائیل و امارات متحده عربی در زمینههای دفاع، صنایع دفاعی، امنیت سایبری، گردشگری و کشاورزی پرداختند.
پیشنهاد شد که سازمانهای دفاعی استرالیا و اسرائیل با همکاری مستقیم با یکدیگر در زمینههای مختلفی از جمله ایجاد و توسعه ظرفیتهای دفاعی و تهاجمی سایبری، تبادل دانش در زمینه ساخت نیروه و مفاهیم، تلاش توأم جهت مبارزه با فعالیتهای مشکوک و توسعه همکاری بین دانشکدههای نظامی به فعالیت بپردازند.
در انتها پیشنهادات دیگری نیز مطرح شد، از جمله تأسیس کمیتهای مشترک در زمینه نوآوریهای دفاعی، اجرای پروژههای مشترک در زمینههای فضا و هوش مصنوعی، و به اشتراکگذاشتن آموختههای دو کشور در زمینه مدیریت بحران، استرالیا در پاسخ به بلایای طبیعی و اسرائیل در برخورد با رخدادهای با تلفات بالا.