February 2021
سال 2020 سالی پر از هرج و مرج و شگفتانگیز بود، اما در پایان، دوره جدیدی از صلح بین اسرائیل و چهار کشور عربی پدید آمد. ائتلاف جدید ایران را تهدیدی جدی برای بقای خود میداند، و شکلگیری آن، شوکی بزرگ برای تهران بود. توافقنامههای صلح تا حدی نمایانگر تلاشی است برای محدودکردن جاهطلبیهای ایدئولوژیک مخرب ایران در خاورمیانه، از جمله، نفوذ سیاسی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که از طریق پشتیبانی از شبهنظامیان نیابتیاش اِعمال میشود.
یکی از دلایل تشکیل ائتلاف ضدایرانی، کاهش مداخلات ایالات متحده در خاورمیانه بود. این روند از زمان دولت باراک اوباما آغاز شد و در زمان دونالد ترامپ ادامه یافت. کاهش مداخلات ایالات متحده ولادیمیر پوتین را ترغیب کرد تا روسیه را به معمار اصلی سیاستهای منطقه تبدیل کند.
از نظر جغراسیاسی، فریبکاری رژیم ایران همراه با فعالیتهای عملیاتی سپاه قدس باعث افزایش مناقشات و بیثباتی در منطقه شده است. این رژیم همچنان اسرائیل و ایالات متحده را بهعنوان بدترین دشمنان خود قلمداد میکند. جاهطلبیهای توسعهطلبانه ایران منجر به فرقهگرایی، افراطگرایی، ترور و هرج و مرج در عراق، سوریه، لبنان، افغانستان، یمن و خلیج فارس شده است. تهران مصمم است منطقه وسیعی را، از سرزمینهای هزارهنشین در افغانستان تا مدیترانه، تصرف و سلطه سیاسی شیعیان را در سرتاسر آن تحمیل کند. آن چیزی که به نام «هلال شیعه» شناخته میشود، قلمرویی است که شبهنظامیان شیعه از درون آن به پایگاههای اسرائیل، عربستان و ایالات متحده حمله میکنند.
پس از یازده سپتامبر، جامعه اطلاعاتی ایالات متحده بهطور رسمی جنگ با ترور را شروع کرد و حملاتی سخت به آن وارد آورد، اما مشکل برطرف نشد. کاملاً برعکس، سقوط صدام و سپس قذافی در لیبی موجب شد تروریسم، فرقهگرایی و درگیریهای منطقهای شدیدتر شود و توازن قدرت در منطقه به نفع ایران تغییر یابد.
رژیم شیعه در تهران از سال 2003 تاکنون با تنفر حضور ایالات متحده را در عراق تحمل کرده است. حضور هر پرسنل آمریکایی در منطقه (اعم از نیروی نظامی، سیا، وزارت دفاع یا هر نهاد دیگری) علامت خطری برای رژیم ایران است. در حالیکه شاه در برابر غرب دیپلماسی معقولی را در پیش گرفته بود، آخوندها متأثر از دیدگاه سلطهجویانه خمینی، گفتمان خود را بر اساس دشمنی بیوقفه با ایالات متحده، اسرائیل و عربستان سعودی بنیان نهادهاند.
وقایع بهاصطلاح «بهار عربی» و در نهایت خروج اکثر نیروهای آمریکایی از صحنه، بهطرز اجتنابناپذیری امنیت خلیج فارس را تحت تأثیر قرار داد. تا سال 2017، تهدیدات ناشی از یک شبکه تروریستی فراملی، نقش تندروهای اسلامی و حضور گروههای تروریستی مورد حمایت ایران توازن قوا را بر هم زده بود.
تهران بهمنظور بیرون راندن ایالات متحده از منطقه، جلوگیری از تغییر رژیم و حفظ محور شیعه، به کنسولگریها و سربازان آمریکایی حمله کرد. ایالات متحده با کشتن سلیمانی در اوایل سال 2020 پیامی به تهران فرستاد مبنی بر اینکه چنین فعالیتهایی بدون مجازات نخواهد ماند. با این حال، کشورهای حوزه خلیج فارس و اسرائیل هنوز هم بیثباتیها و خشونتهای تروریستی را (که توسط ایران دامن زده میشود) بهعنوان یک مشکل اساسی تلقی میکنند. آنها موافقند که رژیم تهران مانع اصلی صلح و ثبات در منطقه است.
تداوم ستیزهجوییهای ایران موجب شده است رئیسجمهور بایدن (که تمایلی به مداخله مجدد در خاورمیانه ندارد) و جامعه اطلاعاتی ایالات متحده در وضعیت بغرنجی قرار بگیرند. رژیم بهخوبی آگاه است که بایدن به دنبال درگیری نظامی با ایران نیست، بنابراین به تجهیز تسلیحاتی، غنیسازی اورانیوم، حمایت از تروریسم و سرکوب مردم خود ادامه میدهد. شاید آمریکاییها بخواهند رویکردی دیپلماتیک اتخاذ کنند، اما آخوندها آنها را به رسمیت نخواهند شناخت.