فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به چین اجازه داد تا خیال یک شبکه زمینی تجارت و انرژی را بدون هیچگونه وابستگی به روسیه یا ایالات متحده در سر بپروراند. اکنون، تشدید درگیریها در دریای چین جنوبی و تنگه تایوان، تجارت دریایی را در معرض خطر قرار داده و به چین فهمانده است ضرورت دارد در زمینه تجارت و انرژی از دریا مستقل شود.
پایههای این راهبرد بلندمدت در آسیای میانه به وجود آمد. پس از استقلال کشورهای منطقه از اتحاد جماهیر شوروی، چینیها سریعاً هوش از سر رهبران آسیای میانه ربودند. سرمایهگذاران چینی یکی پس از دیگری خواستار سرمایهگذاری در منطقه شدند. پکن نیز حاضر به اعطای وامهای میلیاردی کمبهره بود. قبل از اینکه هرگونه پروژه انرژی چین عملیاتی شود، تجارت دوجانبه بین سالهای 2002 و 2005 تقریباً چهار برابر شد و از 2.3 میلیارد دلار به 8.8 میلیارد دلار رسید. تا سال 2019، این رقم به 46 میلیارد دلار رسیده بود. نفوذ سیاسی و اجتماعی به دنبال آن رخ داد. چین در ظرف کمتر از سی سال به شکلی بنیادین حضورش را در تمام بخشهای آسیای میانه بنا نهاد.
اکنون، چین اگر میخواهد در جهت تحقق خوابهای تجاری و انرژی خود، به دور از کنترل روسیه و ایالات متحده، گامی دیگر به سوی غرب بردارد، باید در قفقاز نیز همانند آسیای میانه موفق عمل کند. دولت شی جینپینگ اولین قدمها را برای شروع همکاریها میان چین و قفقاز برداشته است.
گردش مالی تجاری چین با منطقه قفقاز جنوبی (میلیون دلار)
با رفع موانع تدارکاتی و تجاری (عمدتاً از طریق اتصال با آسیای میانه)، انتظار میرود اقتصادهای منطقه قفقاز طی چند دهه آینده به سرعت با اقتصاد چین ادغام شوند. در آگوست 2015، اولین قطار چین-باکو از طریق قزاقستان راهاندازی شد، که مسیر دریایی آن از طریق کشتی پیموده میشود. از سال 2016 تا 2020، تجارت دوجانبه بین چین و قفقاز تقریباً دو برابر شده و از 1.9 میلیارد دلار به 3.6 میلیارد دلار رسیده است.
شرکتهای چینی، همچنین، با دولتهای منطقه جهت گسترش صنایع همکاری میکنند. سیاست آذربایجان جهت تنوعبخشی اقتصادی و تمایل چین برای انتقال ظرفیتهای صنعتی، به گسترش همکاریهای اقتصادی میان دو کشور کمک کرده است. از سال 2018، چین چند پروژه بزرگ را در آذربایجان راهاندازی کرده است: پارک صنعتی 1.5 میلیارد دلاری در بندر آلیات، کارخانه فولاد یکپارچه 1.17 میلیارد دلاری، کارخانه تایر 300 میلیون دلاری و کارخانه بازیافت سرب.
از جمله تازهترین پروژههای چین در گرجستان میتوان به موارد زیر اشاره کرد: نیروگاه گازی 160 میلیون دلاری، طولانیترین تونل کشور که انتظار میرود بخشی از شبکه ریلی اوراسیا چین باشد، معدن ذغالسنگ میندلی در تقیبولی، و بزرگترین خط تولید بطری شیشهای کشور که در حال حاضر مذاکرات آن در حال انجام است.
حضور چین در ارمنستان هم در حال افزایش است. در سال 2016، پنج شرکت چینی در ارمنستان فعالیت داشتند. این تعداد تا سال 2020 به سیزده شرکت افزایش یافت. تعدادی از شرکتهای چینی بهمنظور نوسازی خطوط تولید، سهام شرکتهای ارمنی را خریداری کردهاند، بهطور خاص در صنایع مرتبط با مس و نساجی. این دو از عمدهترین موارد صادراتی ارمنستان به چین هستند.
فراتر از تجارت، رهبران منطقه قفقاز از ابتکار عمل جاده ابریشم چین استقبال کردهاند. دهها توافق با محوریت جوانان ارائه شده است؛ موسسات کنفوسیوسی و مشارکتهای دانشگاهی ایجاد شده است؛ و در سال 2016، هواوی برنامه «بذر آینده» را در آذربایجان افتتاح کرد و گروهی از دانشجویان را برای تحصیل در رشته علوم کامپیوتر به چین برد.
زمانیکه چین در حدود سی سال پیش شروع به ساخت جایگاهی محکم در آسیای مرکزی کرد، این کار را بهعنوان یک بیگانه در منطقه انجام داد. اما علیرغم آن، سیاست خارجی چین در آسیای میانه موفق عمل کرد. البته، این مسأله که اکثر سیاستمداران چینی دولت شیانگ زِمین، تحصیلاتشان را در اتحاد جماهیر شوروی گذرانده بودند، در این موفقیت بیتأثیر نبود.
در قفقاز نیز چین را به چشم بیگانه مینگرند. اما این بار، دولت شی فاقد فضای مانوری است که ژیانگ و دیپلماتهایش از آن بهره میبردند. ادغام اقتصاد چین و قفقاز با روند کندی پیش رفته است. سیاستهای پیچیده منطقهای و خصومت میان ارمنستان و آذربایجان، تردیدهایی را در مورد مناسب بودن باکو بهعنوان قطب اتصال اوراسیا ایجاد کرده است.
آذربایجان هنوز بهطور کامل نپذیرفته است که بخش مهمی از شبکه زمینی تجارت و انرژی چین باشد. در سطح بین دولتها، چین هنوز نتوانسته است چندین توافقنامه مهم مالی را که موجب تقویت روابط اقتصادی با آذربایجان میشود، منعقد کند. در حال حاضر، هیچ توافقی با موضوع مبادله ارز، انتقال صنعتی یا تجارت آزاد بین دو کشور وجود ندارد. و این در حالی است که چین چنین توافقنامههایی را با گرجستان و ارمنستان منعقد کرده است. علاوه بر این، آذربایجان اشتیاق چندانی برای بهروزرسانی زیرساختهای قدیمی و کمسرعت راهآهن خود نشان نداده است.
تردید آذربایجان در تعهد به چین بازتابی از وضعیت مشخص اقتصادی است. شرکتهای خصوصی چینی که درصدد شروع یا پشتیبانی از عملیات فعلیشان در آذربایجان هستند، نمیتوانند از بانکهای تجاری چین وام بگیرند. میان بانکهای آذربایجان و چین هیچ نوع همکاری جهت تسویه پرداخت وجود ندارد. جامعه بازرگانی چین از این مسأله شاکی است که روابط نزدیک آذربایجان با ترکیه رقابتپذیری محصولات چینی را، با وجود قیمت ارزانترشان، کاهش داده است. در حال حاضر، ماشینآلات، وسایل برقی و پوشاک 60 درصد واردات آذربایجان از چین را تشکیل میدهند که همگی در رقابت مستقیم با ترکیه هستند.
علاوه بر این، غیبت چین در منازعات قرهباغ حاکی از آن است که پکن نه مایل و نه قادر به مداخله در منازعهای است که روسیه در آن درگیر باشد. این پویایی میان روسیه و چین به مانعی بر سر مسیر روابط چین و جمهوری آذربایجان بدل شده است: جمهوری آذربایجان ترکیه را به لحاظ اقتصادی و امنیتی شریک بسیار جذابتری میداند.
در نتیجه، بنا به آمار سفارت چین در باکو، در سال 2020 تنها 110 تبعه چینی در آذربایجان زندگی و کار میکردند. چینیها در شهرکهای صنعتی آذربایجان هیچ حضوری ندارند. برای مقایسه، 1768 تبعه چین در گرجستان زندگی و کار میکنند. تعداد شهروندان چینی که در ارمنستان زندگی و کار میکنند در طی دور اخیر درگیریها در قرهباغ به 96 نفر کاهش یافت. در سال 2019، 252 چینی در ارمنستان حضور داشتند.
معدود چینیهایی که در منطقه حضور دارند، بیشتر در شرکتهای دولتی چین استخدام میشوند و از این رو فاقد آن ابتکار عمل و فعالیت عملیاتی هستند که سرمایه گذاری های چینیها را به آسیای مرکزی کشاند. همچنین، چین هیچ اتاق بازرگانی دولتی یا خصوصی در هیچکدام از پایتختهای قفقاز ندارد. چنین نهادهای واسطهای برای هدایت سرمایهگذاریها از چین به سایر نقاط جهان بسیار مهم هستند.
با گذر زمان، شاهد خواهیم بود که قفقاز و آسیای میانه بیشتر به یکدیگر متصل شوند، اما ممکن است چین از این دایره بیرون بیفتد. سالها وابستگی شدید به چین و همچنین تشدید تنشهای ناشی از جسارتهای منطقهای آن کشور، کشورهای آسیای میانه را بر آن داشته است تا به دنبال جایگزین باشند. این امر در ترکمنستان بیش از همه مشهود است. رهبران آن کشور نگران این مسأله بودند که تحریمهای اقتصادی احتمالی ایالات متحده علیه چین حمل و نقل گاز را پیچیده کند. پس از آنکه رهبران ترکمنستان به تجدید مذاکرات با روسیه بر سر صادرات گاز پرداختند، چین در ژانویه 2019 ترکمنستان را در لیست سیاه نظامی قرار داد و هرگونه صادرات نظامی به این کشور را در آینده مسدود ساخت. تا تابستان آن سال، ترکمنستان فروش گاز به روسیه را از سر گرفت و در جریان مجمع اقتصادی دریای خزر، مذاکرات بر سر فروش گاز به اتحادیه اروپا را آغاز کرد.
بنابراین، همکاری ترکمنستان و آذربایجان در توسعه میدان نفت و گاز دوستلوک[1] تعجبآور نبود، چرا که کشورهای آسیای میانه در دو سال گذشته بهدنبال یک شریک جایگزین بودهاند. ازبکستان هم که بارها شاهد بسته شدن مرز قزاقستان و قرقیزستان بوده است، از انحصار قزاقستان بر مسیرهای تجاریاش به روسیه و چین هراس دارد. در اواخر سال 2020، ازبکستان، ایران و هند یک جلسه مجازی برگزار کردند تا در مورد استفاده مشترک از بندر چابهار در ایران رایزنی کنند. این بندر توسط هندیها و با هدف بهبود اتصالات منطقهای و برای مقابله با بندر گوادر در پاکستان، ساخته میشود. عبدالعزیز کمیلوف، وزیر امور خارجه ازبکستان، در یک سفر رسمی به هند در فوریه 2021، بار دیگر بر اهمیت ارتباطات منطقهای تأکید و از طرف هندی دعوت کرد تا در کنفرانس آتی ارتباطات منطقهای آسیای میانه و جنوبی که اواخر سال جاری در تاشکند برگزار میشود، مشارکت موثری داشته باشد.
با شکست چین در جلب نظر آذربایجان و افزایش فعالیتهای ترکیه در منطقه، آن کشور هیچ پیشرفتی در تحقق رویای خود مبنی بر شبکههای تجارت و انرژی آزاد از کنترل روسیه و ایالات متحده نداشته است. علاوه بر آن، چین اکنون با خطر واگذاری سلطهاش در آسیای مرکزی به هند مواجه است. چین در ادامه و پس از همهگیری، نیاز دارد دیپلماسی قویتری را ضمیمه فعالیتهای سرمایهگذارانهاش در اوراسیا کند.
[1] Dostluk