در ماه سپتامبر، جو بایدن سیاستاش در قبال ایران را در گزارشی برای CNN شرح داد. پس از چند بند اولیه که به انتقاد از رئیسجمهور ترامپ اختصاص داده شده است، بایدن "تعهدی تزلزلناپذیر برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای" را متعهد شد. سپس وی به تهران "راهی معتبر برای بازگشت به دیپلماسی" پیشنهاد داد. شرایط ساده بودند. بایدن نوشت: "اگر ایران به چارچوب تعهداتش در توافق هستهای بازگردد، ایالات متحده نیز بهعنوان نقطهی شروع برای مذاکرات بعدی به توافقنامه باز خواهد گشت." تحریمها برداشته خواهد شد. و بایدن نیز به برنامهی خود پایبند است. اخیراً تام فریدمن از او سوال کرد که آیا این پیشنهاد پابرجاست؟ بایدن پاسخ داد: "کار دشواری خواهد بود، اما بله."
بایدن تصدیق کرد که این توافقنامه البته شامل برنامههای موشکی ایران، حمایت از تروریسم، نقض حقوق بشر یا رفتارهای مخرب در سوریه، عراق و یمن نبوده است. این توافقنامه حاوی بند غروب (انقضای محدودیتها) بود که ایران را از تعهداتش آزاد و بازرسیها را به تأسیسات غیرنظامی محدود میکرد. او اعتراف کرد که ایران بایگانی خود را در زمینهی تحقیقات مربوط به سلاحهای هستهای حفظ کرد (تا اینکه اسرائیل آن را در سال 2018 به جهانیان نشان داد). او همچنین پذیرفت که پویایی منطقهای تغییر کرده است. اما اینها مسائل ثانویه است. بایدن گفت: "بهترین راه برای دستیابی به ثبات در منطقه، با برنامهی هستهای است."
اما کمتر کسی از عنوان "ثبات" برای توصیف وضعیت خاورمیانه پس از سال 2015 استفاده میکند. ایران به پرتاب موشک و ارسال سلاح و موشک به حزبالله در سوریه و لبنان، شبهنظامیان شیعه در عراق و حوثیها در یمن ادامه داد. ایران همچنان به اسارت شهروندان آمریکایی و ایجاد مزاحمت و حتی بازداشت پرسنل نیروی دریایی ایالات متحده ادامه داد. ایران همچنان به پناه دادن به فرد شماره دو القاعده ادامه داد، تا اینکه او در اوایل سال جاری کشته شد.
منافع اقتصادی ناشی از تخفیف تحریمها مستقیماً به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رسید. رهبر آن، ژنرال قاسم سلیمانی، تا پیش از آنکه ترامپ در ژانویهی گذشته به حکومت ترس و وحشت او پایان دهد، از این پول برای پراکندن بذر قتل و هرجومرج استفاده میکرد. در شرایطی که دولت اسلامی بر قسمتهای زیادی از عراق و سوریه حاکم شده، و ایدئولوژیهای افراطگرایانه مشوق حملات در خاک آمریکا، فرانسه و انگلستان بود، توافق هستهای نظم را در یک خاورمیانهی بزرگتر ایجاد نکرد. خیال خامی است اگر گمان کنیم توافق با ایران موجب ثبات چیزی میشود. اما این توافق که جایگزین روند صلح میان اسرائیل و فلسطین شده است، طبق تصورات لیبرالها، نوعی کیمیا است که خصومتهای قومی-فرقهای را به صلح و رواداری تبدیل میکند. در حقیقت، منافع توافق هستهای به همان اندازهی تعهدات اسلو خیالی بود. امتیازات تنها مسببان وحشت و ترور را تشجیع کرد.
دلیل این است که مذاکرات با حسننیت صورت نگرفت. یک طرف از سر صمیمیت و آرمانگرایانه تمایل داشت برای رسیدن به اهداف خود هزینهی سنگینی بپردازد. طرف مقابل با تظاهر به دیپلماسی، انحراف از آن و در غیر اینصورت با تضعیف پایههای روح دیپلماسی، صرفاً به دنبال کسب منفعت بود. این کلبیمسلکی و ابهام در زبان نه به دلیل دین یا قومیت، بلکه عملکرد یک نوع رژیم است. تشکیلات خودگردان فلسطین و جمهوری اسلامی ایران هر دو خودکامه هستند. هیچ کدام به شرافت و آزادی مردم خود احترام نمیگذارند. هیچ دلیلی وجود ندارد که تصور کنیم آنها به ما احترام میگذارند.
در همین هفتههای اخیر، نسخههای درمانی زیادی برای افرادی فراهم شده است که مایل یا قادر به شناخت و تصدیق ماهیت متمرد حکومت ایران نیستند. در تاریخ 9 دسامبر، جواد ظریف، وزیر امور خارجهی ایران در مصاحبهای به زبان فارسی گفت که "آمریکا در موقعیتی نیست تا برای بازگشت خود به توافق هستهای ایران یا برجام شرط تعیین کند". او سپس با استفاده از اصطلاحات عوامانهی یهودستیز حمایتش را از "همهپرسی مردمی" آیتاللهالعظمی علی خامنهای اعلام کرد، همهپرسیای که در مورد ادامهی حیات اسرائیل تصمیم میگیرد. ظریف گفت: "ما در مورد انداختن جهودها به دریا، یا در مورد حملهی نظامی یا عملیات انتحاری صحبت نمیکنیم." یک رأی سادهی آری یا خیر، تمام مشکلات را حل خواهد کرد.
اگر مترجمان خستگیناپذیر در انستیتوی تحقیقات رسانهی خاورمیانه (MEMRI) نبودند، هیچکس در جهان انگلیسیزبان چیزی از اظهارات ظریف نمیفهمید. نیازی به گفتن این نکته نیست که وقتی زبان تحقیرآمیز ظریف رسانهای شد، او در توییتی ادعا کرد که ها ها ها ها، فقط در حال شوخی است. او نوشت: "من این ادعا را که ایران در تلاش است یهودیان را به دریا بیاندازد مسخره میکنم و تکرار میکنم که راهحل ما همهپرسی با مشارکت همهی یهودیان، مسلمانان و مسیحیان است." ظریف با حیله و عوامفریبی خودش را بهعنوان قربانی جا زد و گفت که این منتقدان او هستند که بیانی مغرضانه و اهانتآمیز دارند. چگونه میتوان وزیر ظریف یا حکومت متبوع او را به یهودستیزی متهم کرد؟ چنین نیست که رهبر عالی او هولوکاست را انکار کند و بگوید اسرائیل تا 20 سال دیگر وجود نخواهد داشت. ظریف نوشت، "MEMRI به ورطهی جدیدی از ابتذال سقوط کرده است."
اما خود ظریف سقوط کرده است. حدوداٌ همان زمانی که وزیر امور خارجه مشغول تمسخر یهودیان بود، ایران روحالله زم، یک روزنامهنگار مخالف ایرانی 47 ساله را اعدام کرد. زم در فرانسه زندگی میکرد تا اینکه مأموران تهران او را با فریب به عراق کشاندند، سپس او را ربوده و دستگیر کردند. هدف از قتل زم نشان دادن این مسأله بود که هیچ ایرانی که علیه آخوندها صحبت کند، در امان نیست. این اعدام همچنین صدای کسانی را درآورد که ایران به نظر مثبت آنها بیشترین نیاز را دارد. جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آینده، در توییتی نوشت که این "یک مورد وحشتناک دیگر از نقض حقوق بشر توسط رژیم ایران است. ما به شرکای خود خواهیم پیوست و در برابر سوءاستفادههای ایران ایستادگی خواهیم کرد." یکی از راههای مقابله با "سوءاستفادههای ایران" مقاومت در برابر وسوسهی ورود مجدد به توافق هستهای است. بایدن احتمالاً با استفاده از اهرم تحریمهای میراثی ترامپ، تلاش خواهد کرد تا برای شروع مجدد مذاکرات نه تنها بحث موشکها و تروریسم بلکه همچنین حقوق بشر برای تجدید مذاکرات دارد. امتناع ایران نه "شکست دیپلماسی" بلکه تأییدکنندهی این مسأله خواهد بود که تهران علاقهای به تغییر روشهای خود ندارد. آخوندها میدانند لحظهای که تسلط خود را کم کنند یا در برابر آمریکا از خود ضعف نشان دهند، حکومت آنها فرو خواهد ریخت. اهدای امتیازات به آنها برای رعایت توافقنامهای که شرایطش توسط خودشان تعیین شده، تنها طفرهروی از اصل مسأله است. ثبات در خاورمیانه نه با پیوستن مجدد آمریکا به برجام، بلکه در صورتی حاصل خواهد شد که مردم ایران به انقلاب اسلامی پایان دهند.
منبع:
There’s no reason for Biden to reward Iran