نویسنده: Chris Meserole
در سال 2007، یک ویروس رایانهای سانتریفیوژهای تأسیسات غنیسازی اورانیوم ایران در نطنز را فلج کرد و برنامه هستهای ایران را سالها عقب انداخت. حمله استاکسنت، که بعد از چند سال آشکار شد، به رژیم انقلابی در تهران نشان داد که سلاحهای سایبری تا چه اندازه مفیداند. این امر باعث شد تهران سرمایهگذاری سنگینی در ظرفیتهای سایبری خود انجام دهد. نتیجه مشخص است: گروههای هکر ایرانی از حملات توزیعشده انکار سرویس (DDoS) و سیستم نام دامنه (DNS) به توان اجرای عملیاتهای پیچیدهتر علیه زیرساختهای مهم و سیستمهای کنترل صنعتی رسیدهاند.
در پی کشتهشدن قاسم سلیمانی در هفته گذشته، این پرسش که ایران میخواهد چگونه از زرادخانه سایبریاش استفاده کند، فوریتی تازه پیدا کرده است. تهران نیاز دارد با قدرت به حمله روز جمعه و همچنین سایر حملات مرتبط پاسخ دهد. به نظر میرسد ایران میتواند از طریق سلاحهای سایبریاش و با صرف هزینهای کم خساراتی سنگین به طرف مقابل وارد کند، همانطور که روسای امنیت ملی ایران نیز ظاهراً آن را تشخیص دادهاند.
با اینحال، هنوز زمان ترسیدن از حملات سایبری ویرانگر ایران نرسیده است. در روزها و هفتههای آینده بهطور قطع شاهد افزایش فعالیتهای ایران خواهیم بود. چنین امری طبیعی است. اما عجیب خواهد بود اگر تهران برای گرفتن انتقام موعودش فقط به عملیات سایبری اکتفاء کند.
ایران سه گزینه دارد: پاسخی که موجب افزایش درگیریها شود، حملهای که وضعیت موجود را ثابت نگه دارد، و حملهای که ضمن حفظ وجهه آن کشور موجب کاهش تنشها شود. در هر سه حالت، سلاحهای سایبری ابزار مناسبی برای انتقال پیام مورد نظر ایران نیستند.
گزینه 1: تشدید. ایران، در طی سال گذشته، مکرراً به تشدید جنگ پنهان خود با آمریکا پرداخت، ابتدا، با سرنگونی یک پهپاد آمریکایی بر فراز تنگه هرمز، و سپس، با حمله به میادین نفتی عربستان سعودی. اگر ایران بخواهد تنشها را مجدداً افزایش دهد، باید عملیاتی انجام دهد که حجم خساراتش بسیار بیشتر از کشتن سلیمانی یا هر یک از حملات پیشین باشد. گروه هکری APT33 و سایر گروههای هکر ایران، با وجود تمام تخصصی که دارند، هنوز نشان ندادهاند که از توان لازم برای واردآوردن حدی از خسارات برخورداراند که موجب افزایش چشمگیر درگیریها شود، چیزی مانند یک "یازده سپتامبر دیجیتال" بهطوریکه شبکههای برق سراسر کشور خاموش شود. اگر ایران خواهان افزایش تنش باشد، یک حمله نظامی بزرگ و یا حتی جنگی تمام عیار، محتملترین گزینه پیشرو خواهد بود.
گزینه 2: حفظ وضع موجود. اکنون که قتل سلیمانی، ایران و آمریکا را به آستانه جنگ کشانده است، تهران ممکن است تصمیم بگیرد تنش بیش از این افزایش نیابد. در این صورت، پاسخ ایران باید بهگونهای باشد که نشان دهد این کشور به دنبال جنگ نیست، اما علاقهای به عقبنشینی هم ندارد. از قضا، رژیم انقلابی بیش از هر کسی آگاه است که عملیات سایبری تا چه اندازه برای چنین وظیفهای نامناسب است. اگر حملات سایبری میتوانست به خوبی بهعنوان عامل بازدارنده غیرتنشزا عمل کند، به احتمال زیاد، سلیمانی اکنون زنده بود: در واکنش به سقوط هواپیمای بدون سرنشین و حملات به تأسیسات نفتی عربستان در تابستان گذشته، ایالات متحده عملیات سایبری بزرگی را آغاز کرد که هدف آن جلوگیری از تشدید بیشتر تنشها بود. این مسأله که سلیمانی حتی پس از عملیات سایبری گسترده ایالات متحده، دست به تشدید درگیریها میزند، حاکی از آن است که این حملات از توان کافی برای بازدارندگی استراتژیک برخوردار نیستند. اگر تهران بخواهد پاسخی همارز با، و نه فراتر از، آخرین نمایش قدرت پنتاگون بدهد، بهخوبی میداند که عملیات سایبری به تنهایی کافی نیست.
گزینه 3: تنشزدایی. سرانجام، اگرچه بعید به نظر می رسد، اما رژیم انقلابی ایران ممکن است بهدنبال تنشزدایی باشد. در حالیکه متحدان اصلی اروپایی آمریکا خواستار خویشتنداری هستند، و یک هیئت سعودی نیز در واشنگتن مشغول چنین کاری است، تهران ممکن است به این نتیجه برسد که مصلحتاندیشی در مقایسه با جنگطلبی، بهخصوص در کوتاهمدت، میتواند منافع بیشتری برایش فراهم آورد. ایران اگر تصمیم به کاهش تنش دارد، باید بهگونهای پاسخ دهد که قدرتش را به رخ رقبا و متحدان بکشد، و همزمان، حاوی پیام تسلیم برای دولت ترامپ باشد. حملات سایبری یکی از روشهای انجام این کار است، اما در این مورد فاقد کفایت لازم است: سلیمانی شخصیتی بسیار شناختهشده بود، و اهمیت فعالیتهای او بیش از آن بود که کشتن او پاسخ آشکار ایران را در پی نداشته باشد. ایران حتی اگر درصدد تنشزدایی باشد، بعید است به حملات سایبری متوسل شود.
هیچکدام از این موارد بدین معنا نیست که ظرفیتهای سایبری ایران بهطور کلی بیاستفاده خواهند ماند. همانطور که همکارم، سوزان مالونی، متذکر شده است، ایران احتمالاً برای ارزیابی گزینههایش کمی وقت صرف خواهد کرد، و در این فاصله، خواهان روش کمهزینهای است برای بررسی آسیبپذیریها، و در عینحال، نشان دادن این مسأله به کاخ سفید که از جدی بودن آنچه که اتفاق افتاده، کاملا آگاه است. عملیات سایبری بهطور ایدهآل مناسب چنین کاری است.
ایالات متحده و متحدانش باید خودشان را برای افزایش فعالیتهای سایبری ایران آماده کنند، اما مهمتر از آن، لازم است برای مقابله با نیروی نظامی آن کشور آماده شوند.