خلاصه اجرایی: سرزمین وسیع و پیوستهای که کره شمالی، چین، پاکستان و ایران را در برمیگیرد، امروز بیش از هر زمان دیگری از اهمیت ژئواستراتژیک برخوردار است. بنابه گفته یک مقام ارشد ناشناس دولت ایالات متحده، "ایران و کره شمالی" دو کشور در آن منطقه که بیشترین فاصله را با یکدیگر دارند، "همکاری خود را در چارچوب یک پروژه موشکهای دوربرد، که شامل انتقال اجزای اصلی موشک میشود، ازسرگرفتهاند."
در 8 سپتامبر سال 2020، جلسهای بین رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران مجتبی ذوالنوری و سفیر کره شمالی در ایران، هان سونگ جو برگزار شد. هدف از برگزاری نشست، بحث پیرامون راهاندازی شبکههای مالی و مبادلهای بین دو کشور بود. الیوت آبرامز، نماینده ویژه ایالات متحده در امور ایران و ونزوئلا، در پاسخ گفت: "ما از همکاری ایران و کره شمالی بسیار نگران هستیم ... ما این همکاری را با دقت مشاهده و برای ممانعت از آن تلاش خواهیم کرد. "
یک مقام ارشد دولت آمریکا که ترجیح داد ناشناس بماند اخیراً گفته است "ایران و کره شمالی همکاری خود را در چارچوب یک پروژه موشکهای دوربرد، که شامل انتقال اجزای اصلی میشود، از سر گرفتهاند"، اقدام مخاطرهآمیزی که قابل تفسیر است. "انتقال اجزای اصلی" ممکن است تنها شامل موشکهای حامل کلاهک معمولی نباشد. مهم نیست که انتقالات شامل چه چیزهایی شود، در واقع، بهدلیل توانایی طرفین در انجام حملونقل غیرقابلردیابی در طی مرزهای زمینی، بهاحتمال زیاد نمیتوان بهصورت موثری آن را تحت نظارت قرار داد. پروازهای غیرتجاری در همان مسیر پیوسته نیز بهراحتی قابل کنترل نیستند.
بهدلیل توانایی طرفین در انجام حملونقل غیرقابلردیابی در طی مرزهای زمینی، بهاحتمال زیاد نمیتوان بهصورت موثری آن را تحت نظارت قرار داد. همچنین بعید به نظر میرسد دو کشور دیگر این سلسله بههمپیوسته، چین و پاکستان، در این موضوع مداخله کنند. برعکس، این دو کشور از اجزای اصلی مجموعه هستند.
کره شمالی
در پیونگیانگ، رژیمی استبدادی، غیرقابلپیشبینی و غالباً غیرقابلتوصیف بر سر کار است که به توسعه سلاحهای کشتارجمعی و همچنین دانش و اجزای موشکهای بالستیک میپردازد. این وضعیت تهدیدکننده است، به دلایل زیر:
-این رژیم توانست از هرگونه توافق با ایالات متحده در مورد توسعه تواناییهای بالستیک و هستهای خود خودداری کند.
-این کشور در زرادخانه خود سلاحهای هستهای، بیولوژیکی و شیمیایی در اختیار دارد.
- این کشور ممکن است فعالانه در حال کمک به برنامه تسلیحات هستهای ایران باشد.
- میان کره شمالی و پاکستان از طریق چین، یک رابط زمینی مخفی وجود دارد. ماهوارههای اطلاعاتی کشف کردهاند که بزرگراه کاراکورام[1] بهمنظور تأمین مواد هستهای غیرقانونی و اجزای موشکی با کابردهای دوگانه، مورد استفاده قرار میگیرد.
-از سال 2018، و بهویژه پس از دیدار شی جینپینگ با کیم جونگ اون در پیونگیانگ در ژوئن 2019، کره شمالی بهطور فزایندهای به چین نزدیک شده است.
- در آگوست 2019، کیم سو گیل، مدیر اداره سیاسی عمومی KPA برای دیدار با ژانگ یوشیا، نایبرئیس دوم کمیسیون نظامی مرکزی، به پکن سفر کرد. ژانگ به کیم گفت که سفر هیئت سیاسی "اهمیتی حیاتی در مبادلات دوجانبه دارد."
کره شمالی 1416 کیلومتر مرز مشترک زمینی با چین دارد.
کره شمالی اخیراً در جریان یک رژه نظامی بهمناسبت هفتادوپنجمین سالگرد تاسیس خود، یک موشک دوربرد جدید به نمایش گذاشت. به نظر میرسد این موشک همراه با کامیون حامل کاملاً اصلاحشدهاش، نشاندهندهی جهشی کوانتومی (فراتر از موشک بالستیک Hwasong-15) در ظرفیتهای تکنولوژیک پیونگیانگ در زمینه موشکها، پرتابگرها و کلاهکها، اعم از معمولی و غیرمتعارف، است. بعید به نظر میرسد کره شمالی ظرفیتهایش را بدون کمک ارتقاء داده باشد.
چین
چین به دلایل مختلف مایه نگرانی است، از جمله:
-این کشور زرادخانهای از سلاحهای هستهای، بیولوژیک و شیمیایی در اختیار دارد. چین پیشرفتهترین زرادخانه سلاحهای بیولوژیک را در اختیار دارد.
-این کشور سخت میکوشد تا بهلحاظ علمی و فنی با غرب همسطح شود و در نهایت، از آن پیشی بگیرد.
-چین یک "مدعی بزرگ" است که تمایل دارد در همه زمینهها بر رقبا، از جمله رقبای دوست، تسلط بیابد.
-این کشور به دنبال دستیابی به موقعیتی ژئواستراتژیک در سطح جهانی است، که از طریق آن بتواند بر نهادهای بینالمللی نفوذی قطعی و، تا حد زیادی، نامرئی اِعمال کند. یک مثال، رابط فعلی آن با سازمان جهان بهداشت است.
-جاهطلبیهای چین محدودیت ندارد: این کشور از طریق تفوق اقتصادی و نظامی، به دنبال ایجاد هژمونی در آسیا (و فراتر از آن) است. از جمله نتایج این سیاست، باید به حمایتهای قابلتوجه چین از کره شمالی و ایران (اساساً علیه ایالات متحده) و پاکستان (اساساً علیه هند) اشاره کرد.
چین یک "مدعی بزرگ" است که تمایل دارد در همه زمینهها بر رقبا، از جمله رقبای دوست، تسلط بیابد
چین 592 کیلومتر مرز مشترک زمینی با پاکستان دارد.
پاکستان:
-زرادخانههایی از سلاحهای هستهای، بیولوژیک و شیمیایی در اختیار دارد.
-تنها کشور مسلمانی است که دارای ذخایر سلاحهای هستهای است.
-بنا به گزارشها، در توسعه و آزمایش میدانی عوامل جنگافزارهای بیولوژیک، با چین همکاری میکند.
فناوری موشکی پاکستان تا حد زیادی به چین متکی است.
روابط نظامی تنگاتنگ اسلامآباد و پکن عمدتاً مشتمل بر خرید زیردریاییهای تهاجمی و تولید و توسعه هواپیماهای جنگنده است. علاوهبرآن، فعالیتها و همکاریهای نظامی در سطح دانشکدهها تحت پوششهای "علمی" در جریان است. در طی سالهای اخیر همکاری نظامی بین دو کشور تقویت شده است، بهطوریکه پرسنل نظامی پاکستان در نهادهای نظامی چین آموزش میبینند. دو کشور اغلب تمرینات نظامی مشترک انجام میدهند.
پاکستان 959 کیلومتر مرز زمینی با ایران دارد، ارتباطی که علیرغم پیچیده و غیراستاندارد بودن خطوط اتصال موجود در مرز پاکستان، همچنان مفید است. مرز پاکستان و ایران نمایانگر غربیترین گذرگاه زمینی است که ایران را به قلمرو پیوسته و چهارگانه موردبحث متصل میکند (صرفنظر از پروژه "کریدور اقتصادی چین و پاکستان" و پروژه "کمربند اقتصادی جاده ابریشم").
در طی سالهای اخیر همکاری نظامی بین دو کشور تقویت شده است، بهطوریکه پرسنل نظامی پاکستان در نهادهای نظامی چین آموزش میبینند
گزارش آلمان
در ژوئن سال 2020، دفتر حفاظت از قانون اساسی ایالت بادن-وورتمبرگ آلمان گزارشی از سال 2019 ارائه داد که در آن، به شرح روابط غیرقانونی کره شمالی، پاکستان و چین پرداخته بود. در این گزارش با اشاره به برنامههای تسلیحات هستهای، بیولوژیک و شیمیایی کره شمالی و پاکستان، آمده است:
آنها بهدنبال تکمیل زرادخانههای موجود، بهبود برد، استقرارپذیری و کارایی سلاحهای کنونی و توسعه سیستمهای جدید تسلیحاتی هستند. آنها در خاک آلمان به شیوههای غیرقانونی میکوشند تا محصولات و دانش لازم را به چنگ آورند. بهمنظور دورزدن محدودیتها و تحریمهای صادراتی موجود، این کشورها باید دائماً روشهای تدارکاتیشان را توسعه و بهبود دهند. بهمنظور پنهان کردن کاربر نهایی حقیقی، آنها میتوانند کالاها را در آلمان و اروپا با کمک شرکتهایی که به منظور سرپوشگذاری تأسیس شدهاند، تهیه کنند و بهویژه کالاهای دومنظوره را به کشورهای مخاطرهکننده حمل کنند. چین و ترکیه از جمله کشورهایی هستند که بهعنوان میانجی عمل میکنند.
علاوه بر این، البته، "کالاهای" تکمنظوره مرتبط با سلاحهای کشتارجمعی به طور مخفیانه در داخل محور کره شمالی-چین-پاکستان حمل میشوند.
ایران
بدون شک، ایران را نیز میتوان به دوگانه کره شمالی و پاکستان، که بهطور گستردهای مورد حمایت چین هستند، اضافه کرد، اما با یک تفاوت: ایران تنها کشور این گروه است که سلاح اتمی ندارد، اگرچه فعالانه برای دستیابی به آن تلاش میکند. در شانزدهم اکتبر، یک گروه اپوزیسیون ایرانی به نام شورای ملی مقاومت ایران از تأسیساتی مخفی در سرخهحصار، در شرق تهران نام برد که برای تولید سلاح هستهای به کار میرود. ایران دارای زرادخانه سلاحهای بیولوژیک و شیمیایی است، مدام تواناییهای بالستیک خود را ارتقا میدهد، روابطش را با کره شمالی و چین تقویت میکند، و مرزهای زمینیاش را با پاکستان امن و قابل استفاده نگه میدارد. علاوه بر این، در سمت غرب، ایران در تلاش است تا از طریق عراق یک پل زمینی سالم به سوریه (و لبنان) ایجاد کند، که به طرز قابلتوجهی محور انتقالاتی قلمرو چهارگانه بههم پیوسته را طولانی میکند.
سرانجام، ایران و چین اخیراً به طور آزمایشی توافق کردند تا به گسترش روابط نظامیشان بپردازند، از جمله اقداماتی مانند تحقیق و توسعه مشترک سلاحها، به اشتراکگذاری اطلاعات و آموزش و تمرینهای نظامی مشترک. این بهموازات قصد آنها برای ایجاد یک همکاری لجستیک و اقتصادی گسترده و بلندمدت است. چین مترصد دستیابی به جایگاههای بسیار زیادی در ایران است.
ایران و چین اخیراً به طور آزمایشی توافق کردند تا به گسترش روابط نظامیشان بپردازند
رژیم اسلامی در ایران همواره رژیمی استبدادی با سویههایی رادیکال بوده، و رفتار خصمانهاش را اغلب با ظرافت و پیچیدگی پنهان کرده است. این لباس مبدل، سرانجام، حتی در نگاه کشورهای دلسوز اروپایی نیز در حال تلاشی است. پیوند ایران و چین میتواند فاجعهبار باشد، بهویژه اگر با توجه به پیشزمینه قلمرو پیوسته چهارگانه به آن نگریسته شود.
اهمیت ژئواستراتژیک این قلمرو متشکل از چهار کشور مجاور در حال افزایش است. این روندی معنادار و اساساً مستقل از جاده جدید ابریشم زمینی و جاده ابریشم دریایی است. قلمرو چهارگانه باید بهدقت زیر ذرهبین قرار بگیرد تا از ائتلاف چهار کشور در یک بلوک مهیب جلوگیری شود.
قلمرو چهارگانه باید بهدقت زیر ذرهبین قرار بگیرد تا از ائتلاف چهار کشور در یک بلوک مهیب جلوگیری شود
درحالیکه قلمرو متشکل از کره شمالی، چین، پاکستان و ایران ممکن است به یک عامل متحد و اصلی در نظام ژئواستراتژیک نیمکره شرقی (و فراتر از آن) تبدیل شود، تعاملات چین و ایران با اسرائیل برای منطقه معنیدار است. دو مثال قابلتوجه در این مورد وجود دارد (اگرچه که شاید ارتباط مستقیمی با موضوع بالا نداشته باشد): اول، ایران اخیراً حملاتی سایبری به تأسیسات آب آشامیدنی اسرائیل انجام داد که هدف آن برهمزدن ثبات میزان کلر و مسمومکردن شهروندان کشور بود؛ دوم، شرکت SIPG متعلق به دولت شانگهای، از سال 2021 تا 2046 در مدیریت عملیاتی بندر پایانه خلیج جدید حیفا[2] همکاری خواهد کرد، بندری نهچندان دور از پایگاه دریایی حیفا، که زیردریاییها، قایقهای موشکی و سایر شناورها اسرائیلی را در خود جایداده است.
اگر چین به این نتیجه برسد که باید از میان ایران و اسرائیل یکی را در اولویت قرار دهد - یک سناریوی کاملاً قابلتصور - بدون شک از ایران طرفداری خواهد کرد.
منبع+
[1] Karakoram
[2] Haifa’s New Bay Terminal