26 دسامبر 2020
در زیر ماسههای دبی هیچ معدنی وجود ندارد که معدنکاران صنعتگر یا کودکان در آن با مشقت بسیار مشغول استخراج طلا باشند. اما، از آنجایی که امارات متحده عربی تلاش میکند
تا موقعیتاش را به عنوان قطب مهم طلا اعتلا دهد، بازار طلای آن با بزرگترین مراکز جهانی طلا برابری میکند.
در سالهای اخیر، براساس دادههایی که سازمان نظارت بر همتافتی اقتصادی تنظیم کرده است، در سال 2018، 58 درصد طلای جهانی به ارزش بیش از 27 میلیارد دلار سر از بازار امارات و، بهطور خاص دبی، درآورده است. امارات موفق شده است خودش را بهعنوان یکی از بزرگترین بازارهای این فلز گرانبها بشناساند، و این بازار با سرعت در حال بزرگ شدن است.
برخلاف عربستان سعودی، امارات متحده عربی مجبور است طلا را به هر طریقی که میتواند وارد کند؛ بهصورت قانونی، از طریق قاچاق، طلای خریداریشدن از مناطق جنگی و یا طلای مرتبط به جرایم سازمانیافته.
مطابق آمار گمرک دبی، طلا برای اقتصاد آن شهر بسیار مهم شده، و به باارزشترین کالا در عرصه تجارت خارجی امارات بدل شده است، باارزشتر از تلفنهای همراه، جواهرات، فرآوردههای نفتی و الماس.
طلا پس از نفت بزرگترین صادرات امارات متحده عربی است. تنها در سال 2019، دبی 7/17 میلیارد دلار طلا صادر کرد. با کاهش ذخایر نفتی دبی و تلاش امارات متحده عربی برای تنوعبخشیدن به اقتصادش، تجارت طلا بیش از پیش برای آن کشور مهم میشود.
اما، اگر امارات متحده عربی بخواهد تجارتش را حفظ کند، احتمالاً مجبور است نظارت بیشتری بر این بخش داشته باشد. این کشور به دلیل نقشی که در تجارت طلای کثیف بازی میکند، در کانون توجه گزارشهای زیادی قرار گرفته است. همچنین، گروه ویژه اقدام مالی (FATF)، سازمانی که تنظیم استانداردهای جهانی قوانین ضدپولشویی میپردازد، آن کشور را بهدلیل نظارت ناکافی بر بخش طلا مورد سوال قرار داده است.
وزارت خزانهداری و وزارت کشور بریتانیا نیز در گزارش خود در ماه دسامبر، به دلیل قوانین آسان امارات در زمینه ورود و خروج طلا و پول نقد، آن کشور را بهعنوان مظنون به پولشویی در ارتباط با شبکههای مجرمانه معرفی کرد.
سوال این است که آیا دبی و امارات تجارتشان را پاک میکنند؟
طلای خونین:
تحقیقات سنتری[1] نشان داده است که 95 درصد طلایی که بهطور قانونی از آفریقای مرکزی و شرقی صادر میشود، بهویژه، سودان، سودان جنوبی، جمهوری آفریقای مرکزی و جمهوری دموکراتیک کنگو، در نهایت سر از بازار امارات درمیآورد.
طلا سالهاست که منبع اصلی تأمین بودجه جنگهای مسلحانه در منطقه بوده است، اما از ژانویه 2020 تا به امروز، و در میان نوسانات بازار ناشی از همهگیری کووید19، قیمت هر اونس طلا با 25 درصد افزایش به بیش از 1800 دلار رسیده است.
بهدلیل افزایش قیمت طلا، تجارتی خونین بر محور آن شکل گرفته است. تب طلا بسیاری از مناطق را فراگرفته است، بنابراین شاهد آن هستیم که کودکان معدنچی بیشتر، گروههای جنایی بیشتر و فساد بیشتری پدید میآید. طلا بسیار کوچک و گرانبهاست و قاچاق آن کاری آسان است.
البته، طلای خونین فقط از آفریقا به دبی نمیرود.
دیوید سود، محقق و تحلیلگر، میگوید: "طلایی که از آمریکای جنوبی خارج میشود هم بهطور فزایندهای سر از بازار دبی درمیآورد. به محض اینکه طلا وارد دبی شود، تشخیص اینکه در کجا و تحت چه شرایطی استخراج شده است، حقیقتاً کاری غیرممکن است."
براساس گزارش رویترز، امارات متحده عربی در سال 2016 اعلام کرد که طلایی به ارزش 7.4 میلیارد دلار از 25 کشور آفریقایی وارد کرده است. این در حالی است که هیچکدام از آن کشورها چنین صادراتی را اعلام نکرده بودند.
نقش سوئیس
دبی تنها کشوری نیست که به تجارت طلای کثیف، و حتی خونین، میپردازد:
فقط دبی نیست، سوئیس هم داخل بازی است. سوئیسیها مقادیر زیادی طلا از دبی میگیرند. آنها میگویند طلای خودشان را نه از کشورهای درگیر جنگ، که از دبی میگیرند. اما طلای دبی از همان کشورهای درگیر جنگ وارد میشود. دستان سوئیس هم به همان اندازه دبی کثیف است.
به گفته گروه مبارزه با فساد جهانی، حدوداً نیمی از طلای خونین در یک مرحله از سوئیس عبور میکند، امری که آن کشور را به بزرگترین مرکز پولشویی در جهان تبدیل میکند. تجارت سوئیس همچنین به انگلستان گره خورده است، کشوری كه حدود یك سوم کل طلای جهانی را وارد میكند. همچنین، اداره حدود 80 درصد از بازار طلای استخراجشده در دستان لندن است. شركتهای تصفیهكننده در جهان، طلا را به خزانه اتحادیه بازارهای شمش لندن (LBMA) منتقل میكنند، بازاری كه در اكتبر سال 2020 بیش از نیم تریلیون دلار ارزش داشت.
آیا واشنگتن از این تجارت خونین محافظت میکند؟
به نظر میرسد مصلحت سیاسی، كالوتی، شرکت اصلی واردات طلای اماراتی، و همچنین دبی را قادر ساخته است تا علیرغم اتهامات مربوط به پولشویی، از مجازات فرار کنند. با افشای پروندههای خزانهداری ایالات متحده، موسوم به پروندههای FinCEN، توسط کنسرسیوم بینالمللی روزنامهنگاران پژوهشگر (ICIJ)، مشخص شد که بانکهای آمریکایی، شرکت کالوتی را بهخاطر معاملات مشکوک به ارزش 9.3 میلیارد دلار، بین سالهای 2007 و 2015 نشانهگذاری کرده بودند.
اوایل سال جاری، ICIJ گزارش داد که اداره مبارزه با مواد مخدر ایالات متحده به مدت سه سال و نیم بر روی شرکت كالوتی تحقیق کرده بود. اما، این تحقیقات بهدلیل فشارهای سیاسی، بهمنظور برهم نخوردن روابط ایالات متحده و امارات متحده عربی، نیمهکاره رها شده بود.
یک از محققان به نام کومار گفت: "بسیاری از کشورها [بهدلیل قوانین ناکافی ضدپولشویی] در لیست سیاه یا خاکستری FATF قرار می گیرند. فعالیتهای امارات متحده عربی به همان اندازه یا بیشتر مشکوک به پولشویی است، اما هرگز در لیست قرار نمیگیرد."
"ایالات متحده انگیزه روشنی برای محافظت از امارات متحده عربی دارد، زیرا آن کشور یک متحد مهم در مبارزه با تأمین مالی تروریسم و، همچنین، یك متحد نظامی مهم در منطقه است. اگر معاهده صلح میان امارات و اسرائیل امضا شود، بسیار بعید است كه شاهد قرارگرفتن امارات در لیست سیاه باشیم، زیرا این امر مغایر با اولویتهای سیاست خارجی ایالات متحده است. "
با این حال، اتحادیه بازارهای شمش لندن جدیداً امارات متحده عربی را تحت فشار قرار داده است. این مرکز در ماه نوامبر دبی و سایر مراکز طلا را تهدید کرد که اگر از استانداردهای نظارتی آن، از جمله در مورد زنجیرههای تأمین طلا و تأمین منابع مالی، حذف معاملات نقدی و حمایت از استخراج طلا در مقیاسهای کوچک، پیروی نکنند، آنها را در لیست سیاه قرار خواهد داد.
مرکز کالاهای چندگانه دبی، اقدام اتحادیه لندنی را مورد انتقاد قرار داد. احمد بن سلیم، مدیر عامل شرکت، در یک پست در شبکه LinkedIn، آن اقدام را به "رویکردی اقتدارگرایانه برای حفظ کنترل خود از طریق برداشتهای سطحی و استانداردهای دوگانه" تشبیه نمود.
باید منتظر ماند و دید که آیا امارات متحده عربی به دور زدن مقررات LBMA و FATF خواهد پرداخت و یا اینکه نظارت بر این بخش را تشدید خوهد کرد.
[1] Sentry