حقیقت نظر رهبران ایران در مورد بایدن چیست؟

میثم بهراوش، اروین ون وین 


 اندیشکده Clingendael 

 

قتل یک دانشمند برجسته هسته‌ای تهران را ناآرام کرده است، اما هنوز در مورد توافقی جدید با ایالات متحده صحبت می‌شود.

ترور محسن فخری‌زاده، متخصص فیزیک اتمی که به‌عنوان معمار اصلی برنامه هسته‌ای ایران پس از انقلاب 1979 شناخته می‌شود، به طرزی قابل‌پیش‌بینی روحیه سیاست‌گذاران در تهران را خدشه‌دار کرده است. پارلمان تحت سلطه تندروها در حال ارائه پیشنهاد "اقدام استراتژیک" است که در صورت تصویب می‌تواند دولت طرف‌دار دیپلماسی حسن روحانی، رئیس‌جمهور را وادار کند تا از تعهدات ایران در توافق هسته‌ای 2015 - که رسماً تحت عنوان برنامه جامع اقدام مشترک، برجام شناخته می‌شود - به میزان قابل‌توجهی بکاهند، اقدامی که اساساً به معنای کشتن برجام است.

مفاد عمومی این لایحه روز سه‌شنبه با اکثریتی شامل 251 رأی تأیید شد. لایحه در صورت تصویب نهایی، دولت را ملزم به توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی، تولید حداقل 120 کیلوگرم اورانیوم با غنای 20 درصد در سال، و ساخت یک راکتور آب سنگین جدید می‌سازد. وزارت خارجه سریعاً از آن انتقاد کرد و آن را اقدامی "نه ضروری و نه مفید" خواند که "به رفع تحریم‌ها کمکی نخواهد کرد." گروه‌های تندرو دیگر بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را به جاسوسی و مشارکت در قتل متهم کرده اند و اصرار دارند که دولت آن‌ها را اخراج کند. رهبر معظم، علی خامنه‌ای نیز خواستار "مجازات قطعی" برای کسانی شده است که در ترور 27 نوامبر دخیل بودند. 

درحالی‌که روزبه‌روز بخش‌های بزرگ‌تری از نخبگان و عموم جامعه خواستار تلافی می‌شوند، اما به نظر می‌رسد رهبری ایران تمایل دارد خویشتن‌داری بورزد و حداقل تا 20 ژانویه 2021 که رئیس‌جمهور منتخب جو بایدن در دفتر کارش مستقر می‌شود، به همان سیاست حساب‌شده "صبر استراتژیک" ادامه دهد، سیاستی که طی یک سال گذشته در پیش گرفته بود. اظهارات عمومی مقامات دولتی نشان می‌دهد خواست آن‌ها نه حملات تروریستی تلافی‌جویانه و یا تشدید افراطی تنش‌ها از طریق عدم اجرای تعهدات هسته‌ای، بلکه مذاکرات با ایالات متحده است. 

  اظهارات عمومی مقامات دولتی نشان می‌دهد خواست آن‌ها نه حملات تروریستی تلافی‌جویانه و یا تشدید افراطی تنش‌ها از طریق عدم اجرای تعهدات هسته‌ای، بلکه مذاکرات با ایالات متحده است

قتل فخری‌زاده که بسیاری آن را به اسرائیل نسبت می‌دهند و معتقدند با چراغ سبز دولت ترامپ اجرا شده است، مشخصاً به قصد تخریب چشم‌انداز دیپلماسی ایرانی-آمریکایی در آستانه تحلیف بایدن صورت گرفته است. هدف از قتل تحریک ایران به خروج از برجام و یا اجرای اقدام تلافی‌جویانه افراطی بوده است. چنین واکنش‌هایی از سوی ایران می‌توانست آغازگر جنگی با ایالات متحده شود. ژنرال اسماعیل کوثری، مشاور ارشد فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در مصاحبه‌ای دو روز پس از ترور گفت: "ما نمی‌توانیم بی‌گدار با این مسأله برخورد کنیم، اما هرگز فراموش نخواهیم کرد." او همچنین اضافه کرد که "زمان، مکان و نوع" انتقام ایران هنوز مشخص نشده است. جالب است که یادداشت هشداردهنده او طنین اظهارات پیشین روحانی را داشت که قول به تلافی "در زمان مناسب" داده بود. 

اما اگر تصمیم تهران این است که در برابر طعمه مقاومت کند و تا زمانی که گروهی عاقل‌تر بر کاخ سفید مستولی شود، به صبر استراتژیک ادامه دهد، هر دو طرف قادر خواهند بود گام‌هایی در جهت نجات توافق هسته‌ای و ازسرگیری مذاکرات بردارند. تعدادی از مقامات ارشد ایران به منظور احیای توافق هسته‌ای محاصره‌شده، تلاش‌هایی برای برقراری ارتباط با دولت آینده بایدن کرده‌اند. دونالد ترامپ در می 2018 قبل از آنکه موج تحریم‌های اقتصادی را در قالب برنامه "فشار حداکثری" روانه ایران کند، توافق هسته‌ای، برجام را ملغی کرده بود. او این کارزار را با اهداف بلندپروازانه‌ای شروع کرد که شامل تغییر رفتار نظام حاکم ایران و رسیدن به یک توافق جدید بهتر بود. 

برای بازگشت سریع و بدون قیدوشرط دولت بایدن به توافق هسته‌ای، دلایل خوبی وجود دارد - از جمله کاهش مداوم زمان به‌اصطلاح گریز ایران برای ساخت بمب هسته‌ای (این زمان تحت توافق 2015 به یک سال رسید، اما اکنون کمتر از سه ماه است). اما چنین تصمیمی برای یک دولت نوپای وحدت‌طلب در واشنگتن هزینه‌های سیاسی قابل‌توجهی نیز دارد. برای مثال، اگر سنا در دست جمهوری‌خواهان باقی بماند، دولت بایدن مجبور می‌شود سرمایه سیاسی قابل‌توجهی را صرف اطمینان از تصویب بسته محرک کووید-19 بکند. این مسأله و همچنین سایر اولویت‌های داخلی ممکن است مانع تمرکز آن دولت بر معامله هسته‌ای شود. علاوه بر این، متحدان ایالات متحده - به‌ویژه اسرائیل و همچنین عربستان سعودی - روشن ساخته‌اند که تمام تلاش خود را انجام خواهند داد تا توافق هسته‌ای یک‌بار و برای همیشه نابود شود. این مشکلات همراه با تشدید رقابت‌های داخلی در تهران، همزمان با داغ شدن مساله جانشین رهبری، موجب شده است بازگشت بی‌دردسر به توافق سال 2015 حداقل تا پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری ایران در ژوئن 2021 دور از دسترس باشد، اگرچه که این امر از منظر پیشگیری از درگیری نظامی مطلوب است.  

در یک سخنرانی تلویزیونی به تاریخ 3 نوامبر، خامنه‌ای اهمیت تغییر احتمالی در رهبری آمریکا را کوچک شمرد، و بار دیگر بر حساسیت سیاست "مقاومت حداکثری" تهران تأیید کرد، سیاستی که مشخصه‌ اصلی‌اش رد تحقیرآمیز مذاکرات با ایالات متحده بوده است. وی گفت: "در مورد ایالات متحده، سیاست ما حساب‌شده و روشن است و با ورود و خروج افراد تغییر نمی‌کند. این تاثیری در سیاست ما در قبال ایالات متحده ندارد." در یک سخنرانی دیگر در اواخر این ماه، خامنه‌ای بر موضعی مشابه تأکید کرد. چنین موضعی قویاً نشان‌دهنده این مسأله است که او نیازی به فوریت تخفیف تحریم‌ها حس نمی‌کند. البته، او با طرح این‌که هر نوع مذاکره‌ای به شرطی ممکن است که ابتدا واشنگتن اعتماد تهران را جلب کند و ترجیحاً در یک چارچوب چند جانبه صورت بگیرد، باب مذاکرات میان ایران و آمریکا را کامل نبست. 

 مواضع اخیر خامنه‌ای قویاً نشان‌دهنده این مسأله است که او نیازی به فوریت تخفیف تحریم‌ها حس نمی‌کند

در همین حال، دولت روحانی و وزیر امور خارجه محمدجواد ظریف مواضع کاملاً متفاوتی اتخاذ کرده‌اند. این امر موجب شده است تا به طرز نشان‌نمایی مجموعه‌ی درهمی از علائم توسط نخبگان حاکم ایران ارسال شود. ظریف در مصاحبه‌ای به تاریخ 18 نوامبر پیشنهادی عمل‌گرایانه ارائه داد که بدون نیاز به مذاکرات مجدد، توپ را وارد زمین ایالات متحده می‌کند. او با اشاره به قطعنامه‌ی UNSCR 2231، که به منظور تحکیم توافق هسته‌ای در حقوق بین‌الملل در ژوئیه 2015 به‌اتفاق آرا در شورای امنیت سازمان ملل متحد به تصویب رسید، در توییتی نوشت، اگر ایالات متحده به‌عنوان عضوی از سازمان ملل "به تعهداتش تحت قطعنامه‌ی UNSCR 2231 عمل کند، ما به تعهداتمان تحت برجام پایبند خواهیم بود." ظریف در ادامه نوشت: " اگر آمریکا به دنبال ورود مجدد به برجام باشد، ما آماده‌ایم تا در مورد شرایط پذیرش مجدد این کشور به‌عنوان شریک برجام مذاکره کنیم." 

از آن‌ جایی‌که دولت روحانی مترصد یافتن فرصت کوتاهی از 20 ژانویه تا 18 ژوئن است، تاریخ تعیین‌شده برای انتخابات ریاست‌جمهوری ایران، هدف اصلی ظریف این است که هر دو طرف را از دردسر دور دیگری از مذاکرات پیچیده راحت کند. پیشنهاد ظریف تلویحاً بدین معناست که تندروهای قدرت‌مند به شدت مخالف چنین مذاکراتی هستند. وزیر امور خارجه در یک مصاحبه غیرمعمول و بی‌پرده پس از ترور فخری‌زاده، از تلاش‌ها و پیغام‌های رقبای تندروی خود به دولت بعدی آمریکا انتقاد کرد، پیغام‌هایی مبنی بر این‌که "میانه‌روها در قدرت باقی نخواهند ماند" و واشنگتن "با آنها [تندروها] بهتر می‌تواند کار کند". به‌عبارت‌ دیگر، به نظر می‌رسد در بحث تحریم‌ها، خامنه‌ای به روحانی و ظریف اجازه داده است تا با مفروض گرفتن این‌که فارغ از هر چیزی "خصومت" آمریکا با ایران ادامه خواهد داشت و " ما باید آنها را ناامید کنیم"، تا جایی‌که می‌توانند از دولت بایدن امتیاز بگیرند.

مشخص است که خامنه‌ای بر احتمال گرفتن امتیازاتی مهم از دولت بایدن حساب نمی‌کند، چرا که دولت بایدن به فوریت نیاز دارد تا با بحران داخلی ناشی از کرونا و یک سنای بالقوه ستیزه‌جو مقابله کند، و ممکن است به زمان نیاز داشته باشد تا به شکلی موثر، گره پیچیده سازوکار‌ها و ساختارهای تحریم‌ها را، که توسط دولت ترامپ ایجاد شدند، از هم باز کند. با این اوصاف، ورود مستقیم و بدون ‌قیدوشرط دولت بایدن به توافق اتمی ایران، می‌تواند خامنه‌ای را غافلگیر و امید متحدان تندرو او را، مبنی بر این‌که روحانی موفق نشود تا پیش از ریاست‌جمهوری ایران در ماه ژوئن وضعیت اقتصادی را سامان دهد، ناامید کند. آن‌ها تاکنون کنترل قوه قضائیه و مقننه را در دست گرفته‌اند، و به نظر می‌رسد برای پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری نیز مصمم هستند. این جاه‌طلبی ممکن است، حداقل تا زمانی که رئیس‌جمهور بعدی ایران در تابستان کنترل قدرت را به دست بگیرد، منجر به تراشیدن مانع بر سر راه تلاش‌های دیپلماتیک برای شروع مجدد مذاکرات چندجانبه شود، یا اقدامات دیگری از این ‌دست. شایان‌ ذکر است که منابع رسانه‌ای سوئد در تاریخ 24 نوامبر گزارش دادند که احمدرضا جلالی، یک ایرانی-سوئدی با تخصص پزشکی فاجعه، که با اتهام جاسوسی هسته‌ای برای اسرائیل به اعدام محکوم شده است، ناگهان به سلول انفرادی منتقل شده و منتظر اعدام است. این اقدام تنها چند روز پیش از آغاز محاکمه‌ی اسدالله اسدی در بلژیک صورت گرفت. اسدی دیپلماتی ایرانی است مستقر در اتریش که به اتهام طراحی بمب‌گذاری علیه یک گروه مخالف در فرانسه در بازداشت بلژیک است. 

 ورود مستقیم و بدون ‌قیدوشرط دولت بایدن به توافق اتمی ایران، می‌تواند خامنه‌ای را غافلگیر کند

اروپا، به‌ویژه انگلستان، فرانسه و آلمان، در صورتی می‌توانند خامنه‌ای را تحت‌ فشار بگذارند که با همکاری دولت آینده‌ بایدن، به تسهیل مقدمات بازگشت روان و بی‌دردسر ایالات متحده به توافق هسته‌ای بپردازند. این سه کشور به‌سادگی می‌توانند با احیای یکی از اجزای اصلی برنامه 2019 امانوئل مکرون رئیس‌جمهور فرانسه به تنظیم خط اعتباری فوری 10 تا 20 میلیارد دلاری برای خرید نفت ایران بپردازند، و در ازای آن، از ایران بخواهند تا آن بخشی از فعالیت‌های هسته‌ای در جریان‌اش را که ناقض توافق هسته‌ای است متوقف کند، از جمله غنی‌سازی اورانیوم با سانتریفیوژهای پیشرفته. تنها کاری که لازم است انجام شود، اعطای معافیت از تحریم‌ها توسط ریاست‌جمهوری آمریکاست، چیزی که از تاریخ 21 ژانویه 2021 ممکن می‌شود. قدرت‌های اروپایی با یک حرکت ساده می‌توانند بخشی از اعتبار و نفوذ از دست‌رفته‌شان را در نزد تهران بازگردانند، پلی میان دو سوی اقیانوس اطلس ایجاد، اوضاع را تثبیت و به رئیس‌جمهور جدید آمریکا کمک کنند تا بتواند سرمایه سیاسی خود را ذخیره و صرف مشکلات دخلی خود کند. 

چنین اقدامی در بلندمدت-اگر با حذف موثر تحریم‌ها و پیوستن مجدد ایالات متحده به توافق هسته‌ای همراه شود-می‌تواند به احیای موقعیت سیاسی اعتدال‌گرایان در انتخابات آتی ریاست‌جمهوری ایران کمک کند. احیای قدرت اعتدال‌گرایان می‌تواند به تشکیل فضای سیاسی متعادل‌تری در کشور به هنگام انتخاب جانشین رهبری کمک کند، حتی ممکن است منجر به تشکیل شورای رهبری به‌جای حکومت یک‌نفره شود. 

لازم به ذکر است که خامنه‌ای در مورد دیپلماسی با واشنگتن شک و تردید بیشتری پیدا کرده است. او در سال 2013 امکان گفتگوهای هسته‌ای را با سخنان عمل‌گرایانه "نرمش قهرمانانه" فراهم کرد، اما سه سال پس از آن، تنها چیزی که به دست آورد کارزار فشار اقتصادی بی‌سابقه‌ای بود علیه کشورش.

تندروهای ایرانی علی‌رغم شعارهای آتشین خود، به‌طور مطلق مخالف دیپلماسی با واشنگتن نیستند، آن‌ها در حقیقت ترجیح می‌دهند خودشان مذاکرات را مدیریت کنند و از اقتدار داخلی و اعتبار بین‌المللی متعاقب آن برخوردار شوند. جای تعجب نیست که یک رسانه پرنفوذ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اخیراً خواستار انتقال پرونده هسته‌ای ایران از وزارت خارجه، که تحت سلطه میانه‌روها است، به شورای ‌عالی امنیت ملی شده بود، شورایی که به‌طور مستقیم از سال 2003 تا 2013، پیش از روی کار آمدن روحانی، این پرونده را اداره می‌کرد. 

 تندروهای ایرانی علی‌رغم شعارهای آتشین خود، به‌طور مطلق مخالف دیپلماسی با واشنگتن نیستند، آن‌ها در حقیقت ترجیح می‌دهند خودشان مذاکرات را مدیریت کنند

با وجود چالش‌های سخت، اگر آمریکا و اروپا با انجام اقدامات مناسب از فرصت کوتاهی که از 20 ژانویه آغاز می‌شود، به بهترین شکل بهره ببرند، منافع استراتژیک‌شان بهتر تأمین می‌شود. لازم است در گام اول به منظور ایجاد اعتماد از تحریم‌ها به نحو موثری کاسته شود، سپس می‌توان از انعطاف‌پذیری بیشتر میانه‌روهای ایرانی استفاده کرد تا زمینه را جهت مذاکرات احتمالی بعدی آماده کنند، مذاکراتی که بایدن و تیمش به آن امیدوارند. اگر ایالات متحده و قدرت‌های اروپایی در حمایت از توافق هسته‌ای همکاری کنند، تهران نمی‌تواند کمک آنها را برای بازگشت به جامعه جهانی رد کند. 

 

منبع+

مشارکت
این مقاله مفید بود؟ رای‌ها: 0
جزئیات مقاله
آخرین به روز‌رسانی در: 11:06 1400/03/24
آخرین به روزرسانی توسط: (Esmaeli)
تاریخ انتشار: 11:06 1400/03/24
مقاله را به اشتراک بگذارید: 
نویسنده: Esmaeli
مقالات پیشنهادی