آشوب اجتماعی 98 زمینه ها و پیامدها - جمعبندی نظرات

آذر ماه 98 پس از افزایش غافلگیرانه قیمت بنزین، کشور شاهد اعتراضات و آشوبهایی بود که به سرعت به سمت تخریب و به آتش کشیدن اموال عمومی و خصوصی حرکت کرد. حجم گسترده و بی سابقه تخریبها، و تفاوتهایی که با وقایع مشابه در سالهای قبل وجود داشت، علاوه بر همزمانی این حرکت با آشوبهای نسبتا مشابه در کشورهای عراق و لبنان که اوضاع این دو کشور را به لبه پرتگاه برده است موجب نگرانی و توجه ویژه در میان اندیشه ورزان گردید. برای بررسی زمینه ها، ریشه ها، پیامدها و ابعاد مختلف این موضوع نشستهایی برگزار شد و افراد مختلفی دست به قلم برده و تحلیل ها و تفکرات خود را منتشر کردند.

از جمله نشستهای پوشش داده شده در این مقاله، نشست برگزار شده توسط پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی با حضور اصحاب علوم انسانی، هنر و رسانه برای بررسی جوانب این موضوع است. این نشست که در روز دوشنبه 4 آذر 1398 در باشگاه هنر و اندیشه حوزه هنری تهران میزبان تعدادی از اندیشمندان جوان علوم انسانی بود که از نظرگاه های مختلف، پیرامون موضوع سهمیه بندی بنزین و حوادث پس از آن صحبت کردند. 16 تن از صاحبنظران در این نشست به ارائه نظرات خود پرداختند. همچنین در روز دوشنبه 4 آذر 98 جمعی دیگر از کارشناسان حوزه جامعه‌شناسی و سیاست در نشستی با عنوان «سیاست‌ بنزینی؛ ابعاد و سویه‌ها» که در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد، به بررسی و تحلیل ابعاد اجتماعی-سیاسی گرانی بنزین پرداختند. در این نشست نیز 6 نفر از صاحب نظران به ارائه مباحث خود پرداختند.

 در این مقاله خلاصه کوتاهی از این مطالب جمع بندی می شود. برای مشاهده تفاصیل هر ارائه، روی عنوان آن کلیک کنید.

 

 

بخش اول

نشست اصحاب علوم انسانی هنر و رسانه درباره افزایش قیمت بنزین و اعتراضات پس از آن

 

عواقب نادیده گرفتن اعتراض به عنوان یک واقعیت اجتماعی

 سید آرش وکیلیان - دانشجوی مقطع دکتری رشته سیاست گذاری فرهنگی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام

ایده اصلی سید آرش وکیلیان در این ارائه این بود که امر اجتماعی در کشور ما ایران فاقد متولی و مسئول است و همین مساله فارغ از چالش ها و مشکلات فراوانی که در درازمدت پیش پای نظام جمهوری اسلامی و مردم جامعه قرار می دهد، مانع از ارائه راه حل های مناسب و چاره ساز برای حل مشکلات اجتماعی می شود.

 

 

 

زخم زیبا؛ دیالکتیک زیباحسیک با دیگری خشمگین

فاطمه دلاوری پاریزی - دانشجوی دکتری فلسفه غرب دانشگاه تهران

دلاوری در این ارائه به دنبال نوعی نگاه زیباشناسانه به موضوع دیگری و درک و به رسمیت شناختن او از منظری فلسفی است. او با بیان اینکه در یک جامعه گروه های اقلیتی، محرومان، معترضان، حاشیه نشین ها و ... از دل همان جامعه برآمده اند و چیزی در مقابل آن نیستند، معتقد است نباید با نادیده گرفتن این گروه ها زمینه تعمیق تقابل ها و تضعیف حکومت را پدید آورد؛ بلکه می بایست با به رسمیت شناختن این گروه ها که در ادبیات قرآنی و دینی نیز به آن توجه شده است، زمینه شنیده شدن صدای اعتراضشان را فراهم آورد تا شرایط منتهی به مرگ جامعه و بی رمق شدن حاکمیت نشود.

 

 

 

باور به حیات حقیقی جامعه حلقه مفقوده در سیاستگذاری ما

محمدحسین مطهری - کارشناسی ارشد کلام و فلسفه اسلامی‌ دانشگاه تهران

مطهری در این ارائه تلاش نمود تبیینی از نسبت فلسفه با زندگی انسان خصوصا در مواجهه با رویدادهایی نظیر آنچه در اعتراضات بنزینی آذر 98 رخ داد، بپردازد و به این سوال پاسخ دهد که آیا فلسفه (البته فلسفه اسلامی) در این شرایط می تواند تحلیلی به ما بدهد. ایده اصلی او در این ارائه این است که جامعه مانند یک موجود زنده دارای حیات، رشد، فکر، اراده، شخصیت و ممات است و صرفا توده ای از مردم نیست که در یک محیط جغرافیایی محصور شده باشند. این نوع نگاه در فیلسوفان اسلامی معاصر نظیر شهید مطهری و علامه طباطبایی نیز دیده می شود. لذا با چنین جامعه ای نمی توان دستوری و مونولوگ برخورد نمود؛ بلکه باید با آن دیالوگ داشت و حرفش را شنید. به عقیده مطهری مشکلی کنونی در کشور ما این است که به جامعه به عنوان یک موجود زنده صاحب اراده و فکر نگریسته نمی شود و تصمیماتی یکجانبه و از بالا به پایین برایش گرفته شده و بدون دیالوگ به او تحمیل می شود. اگر صدای اعتراض جامعه شنیده نشود، ممکن است جامعه دست به خشونت بزند، مریض شود و یا حتی بمیرد.

 

سرکوب آینده، پارادوکس سیاست در ایران

علیرضا بلیغ - دانشجوی دکتری فلسفه‌ی علم و فناوری

در این ارائه، علیرضا بدیع با نگاهی فرهنگی و تاریخی به حکومتداری از دوران صفویه تا کنون، و با ارائه تفسیری از انقلاب و آینده متفاوتی که از آن توقع می رود، آینده متصور از جمهوری اسلامی را که بنا بود متفاوت از دوران حکومت پهلوی باشد، آینده ای سرکوب شده می نامد که دو جریان سیاسی اصلی جمهوری اسلامی نیز طرحی برای آن ندارند. وی همچنین با بیان اینکه ما در ایران فاقد برنامه ای هستیم که ملاک عملمان باشد، معتقد است بار اصلی مسائل کشور بر دوش اصحاب علوم انسانی است که باید با مراقبت درونی و عدم وابستگی به جریان های سیاسی، از حوزۀ عمومیِ فکری که ایجاد می کنند مراقبت کنند تا بتوانند طرح فکری مناسبی برای جمهوری اسلامی ارائه بدهند.

 

 

ارزیابی شبکه ملی اطلاعات؛ مسئولیت اجتماعی نظام رسانه‌ای و آغازی بر مفهوم رسانه ملی بحران

مجید سلیمانی - دکتری جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی تهران

سلیمانی در این ارائه با اشاره به برجسته شدن عبارت «شبکه ملی اطلاعات» طی بحران اخیر و تاکید بر تمایز میان شبکه ملی اطلاعاتی که باید باشد و آنچه اکنون موجود است، بیان می دارد که دولت کنونی اساسا اعتقادی به شبکه ملی اطلاعات و نیز تولید ملی در حوزه فناوری اطلاعات ندارد. به عقیده او این شبکه، باید محملی را برای گفتگوی ما با گروه‌های جهانی که به راحتی توسط نظام جهانی شبکه ای نادیده گرفته شده و به حاشیه رانده شده اند، فراهم سازد. سلیمانی همچنین با برشمردن برخی بحرانهای شبکه ملی اطلاعات در ایران و اشاره به اینکه این شبکه فاقد اهدافی کلان و روشن است، بیان داشت که اساسا حکمرانی و سیاست‌گذاری در فضای مجازی در ایران با «بحران مسئولیت اجتماعی» مواجه است.

 

 

واکنش حزب الله نسبت به کنش‌های رهبری

رضا جوهرچی - فارغ التحصیل مهندسی ‌عمران دانشگاه صنعتی اصفهان

جوهرچی در این ارائه با مقایسه شرایط دوران زعامت امام خمینی (ره) و دوران رهبری آیت الله خامنه ای و تفاوتی که در صراحت لهجه مسئولان نظام و امت حزب الله با این دو رهبر جمهوری اسلامی ایران دیده می شود، بیان می دارد که امت حزب الله نتوانسته است نسبت درستی با رهبری جامعه اسلامی پیدا کند و نیز در نزدیک نمودن خود با مردم ناتوان بوده است. لذا در حالی که در دوران زعامت امام خمینی (ره) مسئولان رده بالای نظام با صراحت لهجه تمام و بدون اندک بیمی از اینکه ضدانقلاب یا ضدولایت فقیه شناخته شوند، نسبت به رهبری نظام و مواضع ایشان موضع می گرفتند، اکنون فضایی در جامعه ما ایجاد شده که به نوعی انسداد سیاسی انجامیده و به اعتقاد جوهرچی مسبب آن نوع کنش و واکنش بچه‌های حزب‌اللهی نسبت به ولیّ فقیه جامعه است که جرأت اعتراض کردن را به هیچ کس نمی دهد.

 

 

 

نکاتی درباره طرح اصلاح قیمت بنزین

مسعود براتی - کارشناس ارشد روابط بین الملل

براتی در این ارائه بر این نکته تاکید دارد که مواجهه با رویدادهای کلان اجتماعی، سیاسی یا اقتصادی نظیر گرانی بنزین که هر از چندگاهی جامعه را درگیر خود می کند، نباید یک وجهی و صرفا از منظر سیاسی باشد. هر مقطع زمانی مقتضیات خاص خود را دارد که باید مسائل کلان کشور را در آن بستر دید و فهمید. مثلا دلایل گرانی بنزین را نمی توان به عامل یا عوامل سیاسی محدود ساخت؛ بلکه این مساله در هر مقطع زمانی می تواند معلول شرایط خاصی باشد. چنین پدیده هایی باید در لایه های مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و … تحلیل درک شود و محدود به امر سیاسی نشود. گرچه بر امر سیاسی تاثیر و تاثر دارند.

 

 

 

گفتگو با امنیت و گفتگو در باب امنیت

سید حسین شهرستانی - دکتری جامعه شناسی دانشگاه تهران

شهرستانی در این ارائه با اشاره به اینکه تفکر سیاسی در کشور ما فاقد دستور زبانی برای گفتگوست و زمینه‌های گفتگو با اختلال مواجه است بیان می دارد که به دلیل فقدان گفتگو با امنیت و درباره امنیت در کشور ما، باب اندیشه درباره امنیت بسته می ماند و امکان شکل گیری تفکر سیاسی نیز از دست می رود. در نتیجه طرف های مختلف به جای گفتگو با هم صرفا تولید بیانیه می‌کنند.

 

 

 

 

لفاظی، منطق اصلاحات اقتصادی

ریحانه نادری‌نژاد - کارشناسی ارشد برنامه ریزی رفاه اجتماعی دانشگاه تهران

ایده اصلی نادری نژاد در این ارائه این بود که دولت ها به صورت خواسته یا ناخواسته به منظور توجیه یا  پیشبرد سیاست های و اهداف مدنظرشان اقدام به لفاظی و عبارت پردازی کرده و از کلیدواژه هایی استفاده می کنند تا گریزناپذیری از یک موضوع را برای جامعه بیان کنند و این را به مردم برسانند که  ما «ناگزیریم» تن به اِعمال این سیاست ها بدهیم.

 

 

 

ائتلاف سرمایه‌داری- امنیت ملی و استحاله گام به گام انقلاب اسلامی

محمدحسین بادامچی - دکتری جامعه شناسی فرهنگی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

بادامچی در این ارائه با بیان اینکه عمده جهت‌گیریهای سیاسی کلان تاریخ معاصر ایران منجر به پیش آمدن «نوسازی آمرانه» و عقب نشستن جامعه و سیاست و به تعبیر دیگر «جامعه زدایی» و «سیاست زدایی» شده، این ایده را مطرح می سازد که یک دوگانه یا ائتلاف در مسئولان و مدیران زده بالای دولتی جمهوری اسلامی ایران وجود داشته و دارد که او آن را ائتلاف سرمایه داری-امنیت ملی می نامد. این ائتلاف که به اعتقاد بادامچی ساختار آن بر «شوک درمانی» استوار است، آرام آرام در حال استحاله نظام جمهوری اسلامی ایران و بازسازی ساختار حکمرانی رژیم پهلوی در کشور است. در این چرخه‌ی شوک‌درمانی و گسترش ساختار دولتِ امنیتیِ سرمایه‌دار ما نه تنهاهرگز توسعه نخواهیم یافت بلکه دائماً در یک چرخه توسعه نیافتگی درجا می‌زنیم و آنچه در این میان بیش از همه آسیب می بیند گفتمان اصیل انقلاب اسلامی و نمایندگان حقیقی آن است.

 

 

امپرياليزم گفتمانی و خلط منطق دو ميدان

سجاد صفارهرندی - دانشجوی دکتری جامعه شناسی دانشگاه تهران

ایده صفار هرندی در این ارائه این است که جریان علوم انسانی انقلابی ما، با یک تورم گفتمانی (گفتمان در معنای شیوه سخن گفتن) مواجه است که بر حوزه عمل سیاسی نیز تاثیر می گذارد و موجب می شود سیاست بیش از آنکه در نسبت با تدبیر و اداره فهم شود، در نسبت با خطابه و خلق رتوریک فهمیده می شود. نتیجه این تروم گفتمانی نیز چيزی از سنخ نقّادی و نه خلق آلترناتيو و جايگزين برای شرایط موجود خواهد بود. به عقیده صفار هرندی  ايده راديكال انقلابی برای اینکه بتواند «راهگشای عمل سیاسی» باشد، باید بتواند تبديل به سازوكار «اداره» شود.

 

 

 

من نمی‌خواهم این‌گونه اداره شوم

میلاد دخانچی - دانشجوی دکتر مطالعات فرهنگی دانشگاه کوئینز در کینستون کانادا

ایده اصلی دخانچی در این ارائه در دو بخش مطرح می شود. بخش اول در رابطه با تسلط و هژمونی اندیشه «وحدت وجود» صدرایی است که در تقابل با ایده «جمع اضداد»ی ابن عربی اجازه درک دیگری را از ما سلب می کند. بخش دوم نیز مربوط به کژفهمی مفهوم استیت (State) در کشور ماست که در دیالکتیک میان مذهب و استیت مدرن ما را با نوعی التقاط مواجه ساخته است.

 

 

 

شنیدن کی بود مانند دیدن؟ چگونه از دیدن آنچه می‌دانستیم، حیرت کردیم

اسماعیل فراهانی - دانشجوی دکترای جامعه‌شناسی فرهنگی دانشگاه تهران

فراهانی در این ارائه با اشاره به اینکه امروزه با توجه به تغییر کارکرد بنزین در جامعه ما و نقش گسترده آن در امرار معاش (مسافرکشی) بخش قابل توجهی از سرپرستان خانوار، و نیز تاکید بر تفاوت کشور صاحب نفت با کشور واردکننده آن، بیان نمود که معنای بنزین و معنای گران کردن آن در مقایسه با گذشته به نحو متفاوتی درک و فهمیده می شود، مطالبه‌گری و اعتراض مردم در این روزها را، پیامد طبیعی این رویکرد دولت در گرانی بنزین دانست.

 

 

پیمانه شرارت سیاسی

علی اللهیاری - دانش آموخته کارشناسی ارشد فلسفه علم دانشگاه امیر کبیر

اللهیاری در این ارائه اعتراضات آبان 98 را فریاد و ضجۀ مردمی دانست که از سر تحقیر و توهین سیستماتیک و فراگیر حکومت در «موقعیت بردگی» قرار گرفته اند. به عقیده او این دادهای زجرآور، بروز فریاد و چنگ‌انداختن انسانِ در آستانۀ فروپاشی کامل روحی و جسمی بر اثر شکنجه‌هایِ موقعیت و «شرارت‌های نظام حکمرانی امنیت ملی» است. او همچنین با انتقاد از شیوه سرکوب شدید این اعتراضات، این حجم از خشونت در برخورد با حرکات اعتراضی را ناشی از ترس، ضعف و نگرانی های زیاد نظام سیاسی کشور دانست.

 

 

بخش دوم

سیاست‌ بنزینی؛ ابعاد و سویه‌ها

 

تلاقی ناکارآمدی و نارضایتی

مهدی جمشیدی - عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

جمشیدی در این ارائه با بیان اینکه بر خلاف عراق و سوریه حاکمیت در ایران به صورت یکپارچه ناکارآمد نیست، تاکید می کند که این تنش‌ها در نهایت به قدرت تفکیک سیاسی مردم کمک خواهد کرد. او در این ارائه به پنج موضوع یا مفهوم اصلی مرتبط با مسائل پیش آمده پس از گرانی بنزین اشاره می کند که حاصل گفتگوی مستقیم وی با مردم معترض است.  نخستین مفهوم «انباشت اجتماعی نارضایتی» است. دومین مفهوم «غلبه هیجان اجتماعی» ذیل این مفهوم جامعه در وضع متعادل به سر نمی‌برد و عصبیت و ناخرسندی نسبت به سیاست‌های اقتصادی بسیار وسیع است. مفهوم سوم «تزلزل اعتماد اجتماعی» به معنای تضعیف بسیار بالای اعتماداجتماعی به وعده های دولت است. «تداوم وفاداری اجتماع» به معنی اینکه مردم راه حل را چارچوب نظام سیاسی موجود طلب می‌کنند چهارمین مفهوم است. پنجمین و آخرین مفهوم «اقلی‌خواهی ناگزیر اجتماعی» است که به گفته جمشیدی، جامعه می داند که دولت توانایی علاج ندارد و اقدامات دولت چیزی بیش از مسکن‌ها و آرامبخش‌های موقتی نیست.

 

جامعه در جستجوی کرامت از دست رفته 

فرشاد مهدی پور - رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی

مهدی پور با بیان اینکه دولت یک هفته قبل از تصمیم سهمیه بندی بنزین با حمله به قوه قضاییه و دستگاه‌های امنیتی، علیه امیدی که قوه قضائیه در مبارزه با فساد آفریده بود، شکاف و تعارض اجتماعی ایجاد کرد، تاکید کرد که در این اعتراضات دو گروه بزرگ کنشگر اصلی بودند: یکی گروه بیکاران که درصد قابل توجهی از افراد حاضر در صحنه بیکار بودند و به همان میزان نیز کارمندان. هر دو از آینده‌ای که در انتظارشان بود در اضطراب و ترس به سر می‌بردند. به این دو گروه برخی حاشیه شهرنشینان و گروه اراذل و اوباش نیز پیوند خوردند. وی همچنین تعامل سه عرصه جامعه، بازار و حکومت را در حوادث پیش آمده تحلیل کرد. جامعه در اتفاقات اخیر در جستجوی کرامت خودش بود و احساس می کرد که به حیثیت او تعرض و توهین شده است و چاره کار را در اعتراض و رفتارهای خشونت آمیز جست.  بازار در جستجوی رشد بود و دچار تنش نشد. چون ذاتاً سرمایه ترسوست. حکومت نیز در حوادث اخیر به دنبال تامین امنیت رفت. مهدی‌پور به مبحث «حق اعتراض» هم گریزی زد و با اشاره به اینکه در سال جاری 400 تجمع اعتراضی داشته ایم؛ گفت:  حاکمیت حق اعتراض مردم را بصورت رسمی پذیرفته است؛ بطوریکه شاهد به رسمیت شناختن حق اعتراض در مراکز اصلی شهر، مقابل وزارتخانه‌ها و قوه قضاییه هستیم و در بسیاری از موارد هم این اعتراضات به نتیجه می‌رسد.

 

 حمید هوشنگی - عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق علیه السلام

اعتراضات آبان گذشته قومیت‌گرایانه نبود  

هوشنگی با بیان این که روایت صحیح از آنچه اتفاق می‌افتد بسیارمهم است و روایت‌ها از پدیده‌ها می‌تواند فضاسازی کند، اظهار داشت: صحبت‌ها و نشست‌های علمی را باید تکثیر کرد و تداوم بخشید و به دانشگاه‌ها برد تا روایت آنچه که جریان انقلابی از این پدیده دارد در اذهان دانشگاهی‌ها جا بیفتد و روایت‌ها و فراروایت‌هایی که برخی جریان‌ها با اغراض خاص منتشر می‌کنند را کنار بزند. وی با بیان اینکه هم در دی ماه 96 و هم اتفاقات اخیر اصلا مسئله قومیتی نداشتیم و هیچ‌‌کدام از اعتراضات قومیت‌گرا نبود، خاطرنشان کرد:‌ هرچند اعتراضات در مناطقی مانند خرمشهر، مریوان، سنندج و خوزستان که قومیت‌ها هستند شکل گرفت اما شعارها قومیتی نبود و این اتفاق مبارک و مهمی است و نباید به این موضوع بی‌اعتنا بود. هوشنگی تصریح کرد: سخنگوی دولت در این اتفاقات صحبت از تجزیه‌طلبی می‌کرد که باید از وی پرسید این حرف را از کجا آورده است؟ گروه‌های تجزیه‌طلب قومی مانند همه گروه‌های ضدانقلاب در اغتشاشات حضور دارند اما عامه مردم در مناطق قومیتی با رنگ و بوی تجزیه‌طلبانه حضور نداشتند. تجمع در ملارد با مریوان تفاوتی نداشت و هردو شعارشان اقتصادی بود و باید از این هوشیاری اقوام صیانت کرد. بررسی‌های یک هفته اخیر هم نشان می‌دهد شکاف‌های قومی بهیچ‌وجه موثر نبود.

 

یارانه ها و سیاست ضدجمعیتی دولت

فاطمه قاسم پور - عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زنان و خانواده

ایده اصلی صحبت های خانم قاسم پور در این ارائه در خصوص نسبت بین تخصیص یارانه ها و سیاست کلان افزایش جمعیت ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری بود. به گفته قاسم پور، با توجه به مساله پیری جمعیت در سال‌های آینده در ایران و دغدغه حاکمیت پیرامون آن، بحث حمایت از افزایش جمعیت در دستورکار نظام و حاکمیت قرار گرفته و سیاست‌های افزایش جمعیت و خانواده نیز از سوی مقام‌معظم رهبری ابلاغ شد. به اعتقاد قاسم پور در رابطه با یارانه ای که دولت برای جبران افزایش قیمت بنزین به مردم پرداخت می کند، هیچ توجهی به سیاست‌های افزایش جمعیت و تقویت نهاد خانواده نشده است. چراکه دولت برای خانواده‌های پنج‌ نفره به بالا مبلغ ثابتی را در نظر نگرفته و این رقم با افزایش تعداد اعضای خانواده تغییری نمی‌کند. این سیاست برخلاف سیاست حمایت از افزایش جمعیت و در راستای جلوگیری از فرزندآوری نیز است. مساله دیگری که قاسم‌پور به آن اشاره می کند نادیده‌گرفتن نهاد خانواده و از بین بردن انسجام مالی آن است که جامعه در پروسه پرداخت یارانه‌ها با آن مواجه شده است. به گفته وی در برخی خانواده‌ها، دختران و پسران جوانی هستند که هنوز ازدواج نکرده‌اند اما نوعا صاحب درآمد هستند. دولت در پرداخت یارانه‌ها این افراد را از خانواده جدا و مثلا دختران را به خانواده‌های تک‌نفره زن سرپرست تبدیل کرده‌ است.

 

 

فقدان شبکه ملی اطلاعات؛ بستری برای نفوذ

عزیز نجف پور - رئیس مرکز مطالعات فضای مجازی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

ارائه نجف پور حول مسائل پیرامون مسائل مربوط به اینترنت و شبکه ملی اطلاعات در جریان اعتراضات بنزینی اخیر بود. به عقیده نجف پور بستن شبکه جهانی اینترنت در جریان این اعتراضات اقدام خارق العاده ای نبود. مهم در اینجا پایداربودن شبکه داخلی اینترنت بود. وی با اشاره به عدم توانایی دولت در اشراف و اعمال سیاستها در حوزه اینترنت عامل اعتراضات اخیر را اشتباه مدیریتی دولت در حوزه عدم اطلاع رسانی درست به  مردم درباب افزایش قیمت بنزین دانست. نجف پور قطعی اجباری اینترنت را حاصل عدم توانایی دولت در تحقق وعده شبکه ملی اطلاعات دانست. وی سپس با اشاره به راه اندازی پیام رسان های داخلی در کشورهایی نظیر روسیه، چین و کشورهای اروپایی به دلیل تهدیدات خارجی، بیان داشت که مانعی برای اقبال مردم به پیام رسانهای ایرانی وجود ندارد؛  مشکل در ایجاد یک جو و جنگ روانی و عدم اختصاص زیرساخت های مناسب به این شبکه هاست. نجف پور در ادامه با اشاره به اینکه مسئولان و نخبگان در سواد حکمرانی در ساحت فضای مجازی ضعف جدی دارند و بحث کلان‌داده‌ها  مورد غفلت مسئولان ما قرار گرفته است، این مسائل را عامل مهمی در مشکلات فضای مجازی کشور دانست.

 

 

دولتِ ناتوان در اعتمادسازی 

محسن ردادی - عضو هیئت علمی گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

بحث ردادی در این ارائه پیرامونی لزوم اعتمادسازی دولت ها برای اداره جامعه و ابقای آرامش و امنیت در آن بود. از نظر او دولت روحانی برای اعتمادسازی به جای اتخاذ رویکرد «خلق اعتماد» از رویکرد «جلب اعتماد» استفاده کرد. بدین شکل که با متهم کردن سایر بخش‌های نظام سیاسی مانند سپاه، صدا و سیما، قوه قضائیه،... به بی‌کفایتی، فساد، ناکارآمدی، بی‌توجهی به حقوق مردم و.... مردم را نسبت به آن بی‌اعتماد ساخته و تلاش کرد این اعتماد را به حساب دولت واریز کند که این راهبرد در مقابل راهبرد رهبران انقلاب اسلامی قرار دارد. اِشکال این راهبرد این است که در بلند مدت به بی‌اعتمادی به کل سیستم سیاسی منجر می‌شود. به نظر ردادی سیاستهای «شوک درمانی» دولت نیز باعث کاهش اعتماد شدید مردمی شده است. در بخش دوم ارائه نیز ردادی با برشمردن راهکارهایی نظیر «انتخاب کارگزاران و مدیران از میان چهره‌های دانشگاهی»، «توجه به دلالت‌ها  و معانی واکنش‌های دولت در وضعیت بی‌اعتمادی»، «حفظ پیوستگی و جلوگیری از منازعات در سطوح حاکمیت» و «متوقف کردن وعده‌های بلندمدت و نسیه»، عهد بستن‌های کوتاه‌مدت و کوچک دولت با مردم و وفای به این عهدها را از عوامل بازتولید و بازیابی اعتماد مردم دانست.

 

 

عامل اصلی اعتراضات: سیاست های اقتصادی دولت 

علی حمزه پور - عضو شورای علمی گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

حمزه پور در این نشست تحلیلی جامعه شناسانه از اعتراضات ارائه داد. به اعتقاد او سیاست اقتصادی و مشکلات معیشتی عدیده در چند سال اخیر را عامل اصلی بروز این اعتراضات به حساب می آید. حمزه پور همچنین بیان کرد که تاکنون در ارتباط با حق قانونی اعتراض برنامه‌ریزی مشخصی صورت نگرفته و  اعتراض در تراز انقلاب اسلامی تاکنون تعریف نشده تا اعتراضات مسالمت آمیز رنگ و بوی خشونت به خود نگیرد. وی با نام بردن از پدیده «ناجنبش‌های اجتماعی» که در دی ماه  96 برای اولین بار در ایران بروز و ظهور میدانی به خود گرفت، عامل اصلی اعتراضات روزهای گذشته در اطراف تهران و برخی دیگر از شهرستان های کشور را این پدیده دانست. حمزه پور همچنین به بیان ویژگی اصلی نظریه ناجنبش های اجتماعی پرداخت مبنی بر اینکه این جنبش ها معمولا بدون راس و رهبر هستند و اتکای آن ها به فرودستان جامعه و حاشیه نشینان شهرها  و تبدیل اعتراضات به خشونت است. وی با بیان اینکه بررسی‌های اولیه نشان می دهند بالای 60 درصد از معترضین جوانان دهه هفتادی بوده‌ و حدود 60 الی 65 درصدشان تحصیلات زیر دیپلم داشتند و همچنین بیش از 60 درصد از این افراد انگیزه‌ اقتصادی برای حضور در اعتراضات خیابانی داشتند و اکثریت آنها دارای شغل آزاد هستند گفت که مجموعه‌ این آمارها می‌توان دریافت که شرکت کنندگان در این اعتراضات را همان قشر هدف نظریه ناجنبش‌های اجتماعی تشکیل داده‌اند.

 

 

بخش سوم

نشست خانه اندیشمندان علوم انسانی درباره بررسی لایه های زیرین و چشم انداز اعتراضات آبان

 

ارائه محمدمهدی مجاهدی؛ استاد علوم سیاسی

جامعه واجد یک ساخت طبقاتی است. در درون این لایه ها و بین این لایه های طبقاتی مناسباتی وجود دارد که در وضعیت طبیعی با یکدیگر کار می‌کنند. در شرایط بد اقتصادی بخشی از طبقات میانی شروع به ریزش به طبقات پایینتر می‌کنند. یعنی درآمدشان متناسب با هم‌طبقه‌های سابق نیست و براساس این کاهش درآمد باید سبک زندگی و عادات خود را تغییر و با هم طبقه‌ای جدید خود وفق دهند. بنابراین این قشر مجبور هستند دست از پاره ای از برخورداری ها بشویند و شیوه زندگی خود را برای بقا تغییر دهند. هر بخشی از این طبقه به محرک های خاصی واکنش نشان می دهد. اما چون نوع نارضایتی از وضعیت موجود بین آنها مشترک است این نارضایتی را خیلی آسان بین خود مبادله می کنند.این طبقه عمودی اگر در جامعه ای شکل بگیرد که ویژگی های زیر را داشته باشد خطرناک نیست: در این جامعه امکان شکل گیری جنبش های اجتماعی وجود داشته باشد. این جنبش های اجتماعی می توانند مجموعه ای از این نارضایتی ها را مدیریت و نمایندگی کنند. در جامعه شناسی سیاسی واژه بی قرارگرایان در مواجهه با نابرخورداران و فرودستان تعریف می شود.. این اعتراضات در مقیاسی جهانی روی داد و این بی قراری در کل جهان دیده شد. اعتراضات در لبنان، عراق، ونزوئلا، شیلی و هنگ کنگ و... این رویداد از منظر جامعه شناسان جدید که در مقیاس جهانی به بررسی آن می پردازند یک اتفاق جهانی است به این معنی که بیقرارگران بیدار شدند. یعنی به آستانه‌ای رسیده‌اند که زیر آن آستانه زندگی غیرممکن است.  از دست دادن گذشته حال آینده بی قرارگرایان را می سازد. این طبقه وقتی خطرناکی می شوند که منافع خود را از راه نابودی خودش دنبال می‌کند.  این گروه نجات خود را در گرو برهم ریختن سامانی می‌بیند که در شهر قرار گرفته است. آیا در جامعه‌ای که بیقرارگر قدرت گرفته است سیاست آینده‌ای دارد؟ هم بله و هم نه. این پرسشی است که در حوزه سیاست‌گذاری باید به آن پاسخ داد. ایران از حیث جامعه شناسی سیاسی در وضعیت اورژانسی بسر می برد که اقدام اورژانسی می طلبد قبل از این که خیلی دیر شود.

 


ارائه ناصر ایمانی؛ روزنامه نگار و فعال رسانه ای اصول گرا 

آقای ایمانی عقیده داشتند که نباید نگاه یک جانبه نگر به این اعتراضات داشت و باید اعتراضات را از ریشه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بررسی کرد. در حال حاضر ما مشکل فرهنگی داریم و بخشی از اقشار جامعه نسبت به فرهنگ حاکم ناراضی هستند. ما مشکل فساد گسترده، تورم، بیکاری جوانان تحصیل کرده و فاصله طبقاتی گسترده را داریم. ایمانی ناکارآمدی دولت و بدتصمیمی و اجرای بد را در بروز این وضعیت مؤثر دانست و گفت: هرچند نمی‌خواهیم مانند برخی مدعی نفوذ شویم، اما واقعیت این است که حتی افراد عادی هم این طرح را اجرا می‌کردند، قطعاً بهتر بود، پس باید پرسید چرا این طرح اینگونه از سوی دولت اجرا شد؟ آقای ایمانی در آخر گفتند که به خاطر شرایط ویژه کشور مسئولین دیگر اجازه و فرصت خطا ندارند. هر اشتباه کوچک می تواند بحران بیافریند. ایشان ناامیدی شدیدجامعه نسبت به آینده را خطرناکترین عامل دانستند که باید برای آن چاره ای اندیشید.

 

ارائه علی شکوهی؛ نویسنده و روزنامه نگار

آقای شکوهی از منظر تئوری سیستم های سیاسی به اعتراضات آبان ماه پرداختند.  ورودی های این سیستم سیاسی مطالبات مردم است. پشتیانی از این سیستم سیاسی با حمایت های مردم صورت می پذیرد.هنگامی که سیستم های سیاسی نتوانند مطالبات مردم را برآورده کنند به تدریج پشتیبانی مردم را از دست می دهند که در این صورت محبوبیت، مقبولیت و مشرعیت خود را از دست می دهند. در این وضعیت یکی از راهکارها برای گرفتن پشتیبانی مردم سیاسی کردن فضای جامعه است. شکل گیری احزاب سیاسی جدید، نهادهای صنفی و مدنی جدید و ... به سیاسی کردن فضا کمک می کند. سازمان دادن مردم در تشکلات و احزاب سیاسی جدید در نقش دهی و هویت بخشی جمعی به مردم کمک می کند. دومین کارکرد احزاب، گروه‌های سیاسی و نهادهای مدنی و صنفی این است برای ناکارآمدی سیستم برنامه جدید ارائه می دهند، مطالبات مردمی را سازماندهی می کنند و مردم را به آینده و تغییر و اصلاح رویکرد امیدوار می کنند. محور دوم بحث آقای شکوهی دسته بندی سه ارتش برای تبیین ریشه های اعتراض آبان 98 بود. ارتش جوانان، ارتش بیکاران و ارتش گرسنگان سه ارتشی است که با آن مواجه هستیم و حکومت نتوانسته است به مساله های آنان پاسخ دهد. هم افزایی این سه ارتش جوانان، بیکاران و گرسنگان حتما موجی از خرابی و ویرانی را به همراه خواهد داشت. 

 

ارائه محمد فاضلی؛ جامعه شناس و استادیار دانشگاه شهیدبهشتی

 دکتر فاضلی از منظر نابرابری عدالت به اعتراضات آبان 98 پرداختند. جمهوری اسلامی با شعار نفی طاغوت و تقویت مستضعفین و تحقق عدالت فراگیر روی کار آمد و نتوانست این شهار را محقق کند. در چهل و یکمین سال با خشن ترین صورت های بی عدالتی در کشور مواجه هستیم که همان شکاف طبقاتی گسترده است. توسعه نامتوازن یکی از علل شکل گیری صورت های خشن بی عدالتی در جامعه است. تعداد زیادی از معترضان بیکار بودند محدوده سنی آنها هم 17-29 سال بوده است. این طیف از جوانان از بقیه گروه ها معترض تر است، بیکار است و امیدی به آینده خود ندارد. ترکیب بیکاری و تورم و توسعه نامتوازن شدیدترین صورت های بی عدالتی خشن را رقم زده است. سطح کارامدی اجتماعی- اقتصادی حکومت روز به روز کاهش یافته است و پیامد چنین رویدادی اعتراض های خشونت آمیز است. دکتر فاضلی در انتها به ارائه راهکارهای موجود پرداختند. حکومت خشن ترین صورت های بی عدالتی را در کل کشور شناسایی کند: بیکارها، حاشیه نشین ها، زنان بی سرپرست، مردم شهرهایی که مشکل آب آشامیدن دارند، مشکل فاضلاب شهری دارند و... ما 11 میلیون حاشیته نشین در کل کشور داریم که ظرفیت بالقوه ای برای اعتراض و آشوب دارند. راهکار دیگر اینکه حد مناقشه سیاسی در سیستم باید کاهش یابد، زیرا امروز سیستم دیگر قادر به تصمیم‌گیری نیست. دکتر فاضلی جداکردن دولت از نظام را سمی برای کشور برشمرد و گفت: مسئولین باید به این نکته مهم را درک کنند که برای مردم نظام با دولت فرقی نمی کند. مردم عملکرد دولت را به پای کل حکومت می نویسند.

 

بخش چهارم

تحلیل اجتماعی حوادث آبان ماه

 

فروپاشی ساختار اجتماعی ایران

ابراهیم فیاض- استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران

«عدم امکانِ نقد و اصلاح اجتماعی در ایران» و «عدم تفاهم بین طبقه متوسط و طبقه پایین» دو نکته اصلی دکتر فیاض در تحلیل حوادث آبان ماه است. دکتر فیاض امکان «نقد اجتماعی» در جامعه را از ضروریات مورد نیاز برای جلوگیری از فروپاشی ساختار اجتماعی جامعه ایران می داند. در حالی که در ایران این امکان فراهم نیست. همچنین دکتر فیاض معتقد است در حال حاضر عدم تفاهم بین طبقه متوسط و طبقات پایین جامعه را شاهد هستیم که نتیجه آن حضور سردرگم طبقه پايين جامعه در خيابان و  التهابات کوري است که نتيجه‌اي جز کشتن و کشته شدن به همراه ندارد. البته به زعم فیاض، این عدم تفاهم يک موضوع جهاني است که در جوامع مختلف مطرح است.

 


مردم در تصمیم گیری ها مشارکت داده نمی شوند

عماد افروغ؛ جامعه شناس

دکتر افروغ ضن نقد نگاهِ امنیتی صرف به وقایع اخیر، معتقد است باید اینگونه پدیده ها را اقتصادی-اجتماعی تحیلی کرد و نه امنیتی. در واقع ا شتباه حاکمیت این بود که تمام مسأله را امنیتی دید و بعد هم روی تجمعات مردم علیه آن اتفاق مانور داد و موضوع را فیصله شده فرض کرد. در حالی که نه تنها اصل موضوع باقی ماند که آمار‌ها و وضعیت مشهود نشان می‌دهد که از آن زمان شکاف‌های اجتماعی و بستر‌های خشونت‌زا نه تنها به قوت خود باقی مانده‌اند بلکه رو به تزاید هم هستند.

دکتر افروغ عدم مشارکت واقعی مردم در فرایند تصمیم گیری ها را عامل اصلی گسست اجتماعی در ایران می داند وبااشاره به تصمیم اخیر در خصوص گرانی بنزین معتقد است: مردم هم از تصمیم‌گیری کنار گذاشته شده‌اند و هم امکان بیان نظر و انتقاد نداشته‌اند.ما مدام داریم گروه‌های مختلف اجتماعی را از فرآیند تصمیم‌گیری و مشارکت حذف می‌کنیم. در تصمیماتی که گرفته می‌شود اصلاً فرآیند اقناعی جامعه و مشارکت عمومی جایی ندارد. بعد از آن هم امکانی برای بیان عقیده، اعتراض، انتقاد و دیدگاه بخش‌های مختلف جامعه وجود ندارد. خب با این وضع چطور باید انتظار داشت که جامعه خشمگین نشود و واکنش تند نشان ندهد. این‌ها از قبل روی دوش جامعه تلنبار شده بود و تصمیم اخیر هم بار روانی بسیار زیادی داشت و در همان نگاه اولیه برای هر فردی در جامعه به معنای افزایش فشار اقتصادی بود، بدون آنکه قدرت خرید افزایش پیدا کرده باشد.

 


ریشه اعتراضات فراتر از گرانی بنزین  و ادامه دار است

محمدرضا زائری؛ کارشناس مسائل فرهنگی

حجت الاسلام محمدرضا زائری با اشاره به اینکه ریشه این اعتراضات فراتر از مسئله گرانی بنزین بوده است؛ نوشت: کسانی که فکر می کنند حوادث اخیر یک ماجرای بنزینی بوده و تمام شده همان قدر اشتباه می کنند که در شناخت ماهیت ماجرا اشتباه کرده‌اند، آنها می خواهند با چهارتا فحش اغتشاشگر و آشوبگر سر و ته کلّ ماجرا را جمع کنند! ‏از سال ها پیش برخی گفتند و نوشتند که این بار دیگر نه مانند سال ٧٨ سیاسی است ‏و نه مانند ٨٨ امنیتی! امسال قضیه اجتماعی است و ادامه خواهد داشت.  

 

 

تبعیض و نادیده گرفتن مردم، ریشه اعتراضات

امیر محبیان؛ مدرس فلسلفه وکارشناس سیاسی

 محبیان با طرح رویکرد «احساس محرومیت نسبی» معتقد است  اگر در ذهن مردم احساس نارضایتی است به این دلیل است که آنچه را که می‌خواهند با آنچه می بینند متفاوت است، اما صرف اینها منجر به مشکل نمی‌شود آن چیزی که منجر به مشکل می‌شود و باعث ایجاد احساس تبعیض می‌شود،  مقایسه‌هایی است که  صورت می‌گیرد. محبیان در خصوص اینکه چرا الان در مردم احساس تبعیض به وجود آمده؟ پاسخ می دهد: این بر می گردد به مفهومی به نام ناکارآمدی در مدیریت و مستمراً در دوره‌های مختلف ضعف‌های مدیریتی نارضایتی ها را روی هم گذاشته است. این احساس محرومیت ایجاد احساس خشم می‌کند اگر این احساس خشم جایی گفته شود و در جایی شنیده شود تا حدودی ایجاد آرامش کرده و وضعیت جامعه بهبود پیدا می‌کند اما اگر مردم احساس کنند که حرف‌های آنها شنیده نمی‌شود و برای  آن اهمیتی قائل نیستند، این خشم متراکم شده و تبدیل به یک ظرفیت می‌شود این ظرفیت می‌تواند با هنرمندی مدیران در جهت مثبت استفاده شود و یا می‌تواند در جهت منفی استفاده شود و خود این خشم می تواند موتور محرک برای رفع تبعیض‌ها و یا موتور محرک برای تخریب همه چیز باشد. محبیان در خصوص تحلیل جغرافیای اعتراضات اخیر عقیده دارد عمده مکان اعتراضات، مناطق حاشیه نشین بوده است؛ یعنی افرادی که نتوانستند در شهرهای اصلی زندگی کنند و دائما به عقب رانده شدند. اگر به آمارها نگاه کنیم بین ۱۶ تا ۱۹ میلیون در ایران حاشیه نشین وجود دارد شما فقط به جغرافیای اعتراضات نگاه کنید؛ به خصوص جاهایی که خشن شده است، بیشتر این مناطق، مناطق حاشیه نشین بوده است، یعنی شهرها و شهرک‌هایی است که به وجود آمده و افرادی که در شهرهای اصلی نتوانستند زندگی کنند و دائماً به عقب رانده شدند، اعتراض کرده‌اند. تحلیل من این است چیزی که مردم از حکومت می خواهند این است که مسائل شان را حل کند، آنها باید احساس کنند که زندگی شان رو به بهبود است که الان این را نمی‌بینند وحکومت به جای حل مسائل مردم، می خواهد این مسائل را  نبیند.

 

منابع

- گزارش نهمین گردهمایی اصحاب علوم انسانی، اجتماعی، هنر و رسانه +صوت افزایش قیمت بنزین و اعتراضات پس از آن (بخش اول) - آذر ۱۰، ۱۳۹۸

- گزارش نهمین گردهمایی اصحاب علوم انسانی، اجتماعی، هنر و رسانه +صوت افزایش قیمت بنزین و اعتراضات پس از آن (بخش دوم) - آذر ۱۰، ۱۳۹۸

- نشست سیاست بنزینی ۱| مهدی جمشیدی: اعتماد مردم به قول‌های دولت بسیار آسیب دیده است 

- نشست سیاست بنزینی ۲| مهدی‌پور: مردم در حوادث اخیر احساس توهین کردند

- نشست سیاست بنزینی 3| هوشنگی: اعتراضات هفته گذشته قومیت‌گرایانه نبود

- نشست سیاست بنزینی ۴: انتقاد فاطمه قاسم‌پور از سیاست‌های غلط دولت در پرداخت یارانه معیشتی به مردم

- نشست سیاست بنزینی ۵| نجف‌پور:‌ استفاده از شبکه ملی اطلاعات به معنای حذف اینترنت جهانی نیست

- نشست سیاست بنزینی ۶| محسن ردادی: غفلت از مؤلفه اعتماد عمومی اشتباه بزرگ دولت در تصمیم بنزینی بود

- نشست سیاست بنزینی ۷| تبیین نظریه «ناجنبش‌های اجتماعی» از اعتراضات و نا‌آرامی‌های اخیر

مشارکت
این مقاله مفید بود؟ رای‌ها: 0
جزئیات مقاله
آخرین به روز‌رسانی در: 13:44 1398/10/04
آخرین به روزرسانی توسط: (MohammadReza)
تاریخ انتشار: 10:10 1398/09/25
مقاله را به اشتراک بگذارید: 
نویسنده: MohammadReza
مقالات پیشنهادی