امیل آودالیانی
اندیشکده RUSI
26 فوریه 2021
توافق صلح میان آذربایجان و ارمنستان در نوامبر 2020 نشان داد با تغییر معادلات ژئوپولیتیک در قفقاز جنوبی، ایران جایگاه شکنندهای پیدا کرده است. تهران از قدرت کافی برای اثرگذاری بر درگیری برخوردار نبود. برعکس، روسیه و ترکیه در تعیین نتیجه درگیری، شکل دادن به توافق آتشبس و اجرای آن اثرگذار بودند. مأموریت جدید روسیه برای حفظ صلح و بازگشت سربازان ترکیه به منطقه حاکی از آن است که ایران جایی در رقابت میان ابرقدرتهای منطقه ندارد.
درگیری بر سر قرهباغ بدون زمینه نبود. یکی از اساسیترین نقاط ضعف ایران کمبود خطوط مواصلاتی میان این کشور و همسایگانش است. روسیه به دنبال احیای راهآهن دوران شوروی از آذربایجان به منطقه برونبوماش نخجوان، و از روسیه به ارمنستان است. این امر موجب کاهش نفوذ ایران بر آذربایجان خواهد شد. از سال 1994 و پس از پایان اولین جنگ ناگورنو-قرهباغ، آذربایجان به مسیرهای ترانزیتی ایران جهت دسترسی به نخجوان نیاز داشته است. ممکن است آذربایجان به زودی از این وابستگی رها شود. با این حال، این امر برای ایران خالی از فایده هم نیست: خطآهنی که ارمنستان را از طریق آذربایجان به روسیه وصل میکند، میتواند جهت اتصال ایران و روسیه نیز مورد استفاده قرار بگیرد.
از سال 1994 و پس از پایان اولین جنگ ناگورنو-قرهباغ، آذربایجان به مسیرهای ترانزیتی ایران جهت دسترسی به نخجوان نیاز داشته است. ممکن است آذربایجان به زودی از این وابستگی رها شود
ایران بهطور خاص نگران افزایش نفوذ ترکیه است. دو کشور در سوریه با یکدیگر همکاری دارند و با جداییطلبان کرد میجنگند، اما افزایش نفوذ ترکیه در مرزهای شمالی ایران، چالشی مهم برای این کشور است. مداخلات اقتصادی و نظامی ترکیه در آذربایجان از اواخر دهه 1990 میلادی رو به افزایش گذاشت. ایران از توان کمی برای ممانعت از افزایش نفوذ ترکیه برخوردار است، اما قادر است با آذربایجان به تفاهم بهتری دست یابد.
تغییر خطمشی ایران در قبال آذربایجان
بدون شک، مسائل قومی در تعیین خطمشی ایران در قبال آذربایجان نقش دارد. آذربایجان در اوایل دهه 90 تلاش کرد تا از جمعیت آذری ایران جهت برنامههای الحاقگرایانه خودش استفاده کند. به همین دلیل، تهران همیشه در قبال جاهطلبیهای ژئوپولتیک باکو محتاط بوده است. در ابتدا، این تهران بود که تلاش کرد آذربایجان پساشوروی را به حوزه نفوذ خود بکشاند. دو کشور به گسترش روابط تجاری، برنامههای فرهنگی و پیوندهای مذهبی پرداختند، اما در نهایت، تهران آگاهانه از باکو فاصله گرفت.
آذربایجان در اوایل دهه 90 تلاش کرد تا از جمعیت آذری ایران جهت برنامههای الحاقگرایانه خودش استفاده کند. به همین دلیل، تهران همیشه در قبال جاهطلبیهای ژئوپولتیک باکو محتاط بوده است
در آن زمان، رهبران ایران دلیلی جهت برقراری روابط نزدیک با آذربایجان نداشتند. پس از جنگ اول ناگورنو-قرهباغ، موجی از احساسات میهنپرستانه در آذربایجان شکل گرفته بود، و این خطر وجود داشت که آذریهای شمال ایران تحت تأثیر آن قرار بگیرند. درآن زمان، رئیسجمهور ملیگرای آذربایجان، ابولفضل الچیبی، از ایدههای پانترکی دفاع میکرد و به دنبال نفوذ در میان آذریهای ایران بود. این مسأله موجب ترس رهبران ایران شد. تهران، در واکنش، از ارمنستان حمایت کرد؛ بر اساس گزارشها، تهران مرزهایش را بر روی پناهندگان آذری بست و دههها بهمثابه شاهرگ حیاتی ایروان عمل کرد.
جنگ دوم ناگورنو-قرهباغ رویکرد ایران را دگرگون کرده است. رهبران مذهبی ایران، با ادعای اینکه قرهباغ و زمینهای اطرافش بخشی جداییناپذیر از خاک آذربایجان است، از آن کشور حمایت کردند. علاوه بر آن، وزیر امور خارجه ایران، محمدجواد ظریف، در سفر اخیرش به منطقه اعلام کرد، بسیار خوشحال است که آذربایجان مجدداً کنترل سرزمینهای اشغالی را به دست آورده است.
از بسیاری جهات، تغییر رویکرد ایران بازتابی از تغییر توازن قدرت در همسایگیاش است. حمایت از ارمنستان بر خصومت یک آذربایجان قدرتمند میافزاید و موجب راندهشدن بیشتر آن کشور به دامان ترکیه میشود. این مسأله میتواند موجب به خطر افتادن مسیر ترانزیتی به روسیه و وخیمتر شدن جایگاه ایران در منطقه خزر شود. تنش با آذربایجان، همچنین، میتواند موجب برانگیختن ایده آذربایجان بزرگ شود.
همچنین، ایران نگران همکاری نظامی میان آذربایجان و اسرائیل است. موقعیت جغرافیایی آذربایجان در شمال ایران، آن را به مرکزی ایدهآل جهت جمعآوری اطلاعات راهبردی بدل میکند. منابع رسانهای مدعی شدهاند، اسرائیل در دهه 90 به آذربایجان کمک کرده است تا در مرز با ایران ایستگاههایی جهت جمعآوری اطلاعات بسازد.
ایران روابط میان آذربایجان و اسرائیل را بخشی از تلاشهای ایالات متحده جهت تضعیف جایگاه خودش میداند، و دلایل خوبی برای این نگاه دارد. واشنگتن در اوایل دهه 90 آذربایجان، ترکیه و اسرائیل را تشویق کرد تا روابطی سهجانبه برقرار کنند. اکنون، آذربایجان و اسرائیل روابط ژئوپولتیکشان را برای حفظ امنیتشان حیاتی میدانند. تضعیف بیشتر پیوندهای میان ایران و آذربایجان، میتواند موجب وخیمتر شدن جایگاه ایران در قفقاز جنوبی شود.
چشمانداز منطقهای ایران
تغییر موضع ایران نسبت به آذربایجان با چشمانداز گستردهتر ایران در قبال منطقه و حتی منطقه اوراسیا پیوند دارد. اکنون، منطقه خزر و قفقاز جنوبی پیوندهای گسستناپذیری با خاورمیانه دارد. روسیه و ترکیه در طول دهه گذشته بر حضور خود در منطقه افزودهاند. آن دو کشور، اکنون، قفقاز جنوبی را بخشی از یک بازی ژئوپولتیک بزرگتر میدانند که از مدیترانه تا خزر ادامه دارد. ایران نمیتواند این تحولات را نادیده بگیرد و مجبور است خطمشیاش را اصلاح کند. در بلندمدت، شاهد آن خواهیم بود که قفقاز جنوبی در اولویتهای خطمشی خارجی ایران قرار بگیرد.
تغییر موضع ایران نسبت به آذربایجان با چشمانداز گستردهتر ایران در قبال منطقه و حتی منطقه اوراسیا پیوند دارد
ایران تغییرات در قفقاز جنوبی را به عنوان بخشی از تغییرات در نظم جهانی در نظر میگیرد. میتوان جنگ اخیر ناگورنو-قرهباغ را در این چارچوب دید: نظام بین دولتی پسا-جنگ سرد که توسط ایالات متحده حمایت میشد، به شکلی بنیادین در حال دگرگونی است. در طول مناقشه اخیر، غرب فقط نظارهگر بود؛ و این در حالی است که روسیه و ترکیه نقشی کلیدی داشتند.
ملاحظات جغرافیایی-اقتصادی، بهطور خاص ملاحظات مربوط به خطوط مواصلاتی منطقهای، بسیار مهم هستند. پس از این جنگ، موضعگیری تهران تحت تأثیر ملاحظات جغرافیایی-اقتصادی قرار خواهد گرفت. ایران درصدد بوده است با احداث بنادر و مسیرهای ریلی، جایگاهی در پروژههای اقتصادی چین، هند و روسیه کسب کند. منطقه قفقاز جنوبی مهم است، چرا که ایران میتواند از طریق آن به اتحادیه اقتصادی اوراسیا متصل شود؛ و موقعیت جغرافیایی آذربایجان، به آن کشور نقشی کلیدی در مسیرهای ترانزیتی شمال-جنوب (کریدوری اقتصادی که اقیانوس هند را به دریایی بالتیک وصل میکند) میدهد. تلاش روسیه برای احیای خطوط آهن دوران شوروی میتواند منافع بسیاری برای تهران در برداشته باشد، چرا که موجب گسترش پیوندهای تجاری آن کشور با منطقه و روسیه خواهد شد.
ایران به آهستگی در حال تطبیق خودش با شرایط متغیر در قفقاز جنوبی است. مسائل زیادی هنوز نامشخص است. تهران چگونه میتواند توازن قوا را به سود خودش تغییر دهد؟ به نظر میرسد، ایجاد پیوندهای گستردهتر با آذربایجان یکی از این روشها است؛ یک روش دیگر، ارائه برنامههایی جهت همکاریهای منطقهای است. اما فارغ از اینکه انتخاب ایران چه باشد، این کشور مجبور است با نفوذ تثبیتشده روسیه و ترکیه در منطقه مواجه شود.
منبع: Iran in the South Caucasus: Adjustment and Evolution | RUSI