اروپا و خلا قدرت در خاورمیانه

برنارد تروتنر

اندیشکده آلمانی DIE

10 سال پس از شروع بهار عربی، یکی از معدود چشم‌اندازهای مثبت، ریاست‌جمهوری جو بایدن است. دولت بایدن / هریس می­تواند تغییراتی ظریف اما بالقوه تحریک­گری را برای منطقه­ی خاورمیانه و شمال آفریقا فراهم آورد. با دولت جدید، آلمان و اروپا شریکی را پیدا می‌کنند که علاقه‌مند است به ریشه­ی اصلی درگیری‌ها در خاورمیانه و شمال آفریقا بپردازد و بعد از همه‌گیری کنونی قراردادهای اجتماعی پایدارتری را در کشورهای مختلف ایجاد کند. بدون شک، بایدن مجبور خواهد شد ابتدا به چالش‌های داخلی مانند مدیریت اثرات همه‌گیری کرونا، مقابله با یک دوقطبی گسترده بین اردوگاه‌های سیاسی، احیای رشد اقتصادی، کاهش نفوذ بیش از حد لابی تسلیحاتی و ترمیم دیپلماسی و سیاست‌های توسعه­ی ایالات متحده بپردازد. در منطقه غرب آسیا، اوبه بازنگری برخی از تصمیمات گرفته شده توسط رئیس‌جمهور ترامپ خواهد پرداخت. انتصاب بحث‌برانگیز ریما دودین، یک فلسطینی آمریکایی، به‌عنوان بخشی از تیم امور قانون‌گذاری وی، تیمی که سیاست‌های ریاست‌جمهوری را شکل می‌دهد، در کنار برنامه‌هایی برای لغو قانون "ممنوعیت مسافرتی مسلمانان" ترامپ، نشان‌دهنده­ی پتانسیلی برای برنامه‌های جسورانه­ی جدید - هم در داخل آمریکا و هم دررابطه ‌با منطقه­ - است.

از زمان آخرین تغییر قدرت در ایالات متحده در چهار سال پیش، چالش‌ها برای صلح و توسعه در منطقه­ افزایش‌یافته است. این تا حدودی به دلیل امتناع ترامپ از ارائه­ی سیاست خارجی منسجم است: او برای میانجیگری در درگیری‌ها (به‌عنوان مثال در یمن، لیبی، سوریه) هیچ کاری انجام نداد اما صراحتاً قدرت‌های منطقه‌ای را تقویت و دخالت آنها در این درگیری‌ها و نقض قوانین بین‌المللی و حقوق بشر را تحمل کرد. متاسفانه ترامپ کشورهای غرب آسیا را تشویق نکرد تا انتقال‌ فراگیر به سمت قراردادهای اجتماعی با مشارکت بیشتر و برابری طلبانه را پرورش دهند.

دولت بعدی ایالات متحده استراتژی متفاوتی را در قبال منطقه­ی غرب آسیا دنبال خواهد کرد، اما احتمالاً قادر نخواهد بود مشارکت زیادی در منطقه داشته باشد. در چنین وضعیتی، اروپا می­تواند با افزایش مداخلاتش در منطقه  به خنثی‌سازی منازعات  کمک­های خوشایندی بکند. دولت بایدن در دوران پس از همه­گیری کاملاً درگیر بازسازی اجتماعی و اقتصادی در کشور خودش خواهد شد، و این مساله به‌رغم ادامه­ی محاصره­ی سیاسی داخلی توسط سنای احتمالاً جمهوری‌خواه در کنگره و نیز بدهی‌های بسیار زیاد خارجی خواهد بود. ازاین‌رو، به‌سختی حاضر خواهد شد که در منطقه غرب آسیا فراتر از وضعیت فعلی کمک، خود را از نظر مالی یا نظامی متعهد کند. در انتظار ورود مجدد به توافق هسته‌ای بهبودیافته با ایران «برجام +»، رئیس‌جمهور منتخب بایدن احتمالاً قصد دارد تحریم‌های "غیرهوشمندانه" ترامپ علیه ایران را متوقف کند: در حالی­که هدف ضمنی این تحریم‌ها سقوط رژیم آیت‌الله است، در واقع گروه تندرو را در ایران تقویت می‌کند. در عراق، بایدن با پیگیری سیاست تجزیه­ی قدرت در عراق به سمت فدرالیسم و یا حتی دولت‌های مستقل، ممکن است  همانند گذشته در زمان اوباما، به دنبال رویکردهای مبتکرانه در سیاست خارجی باشد: یکی برای کردها در شمال و دیگری برای بقیه کشور. چنین رویکردهایی قابلیت انتقال‌پذیری بالقوه با ارزشی برای سایر کشورهایی دارد که در اثر مداخلات خارجی آسیب‌ دیده‌اند، مانند لیبی. اما موضع وی در مورد بسیاری از موضوعات هنوز مشخص نیست - او ممکن است به دنبال تنظیم مجدد روابط با عربستان سعودی و عقب‌نشینی از مداخله در یمن باشد. 

باتوجه ‌به اختیاراتی که از جانب رأی­دهندگان در اختیار بایدن قرار گرفته، بدون شک دولت او در مقایسه با دوره­ی ترامپ آسیب کمتری به منطقه وارد خواهد کرد، اما قادر به جبران تمام خساراتی که تاکنون وارد شده، نخواهد بود. علاوه بر این، هنوز مشخص نیست که ایالات متحده با کدام گروه­ها همکاری خواهد کرد، اقتدارگرایان، اصلاح‌طلبان یا هر دو؟ بایدن  برای همکاری با متحدان، اصلاح روابط و تصمیم‌گیری در جهت تحول پایدار برای منطقه - که  قراردادهای اجتماعی فراگیر و پاسخگو مهم­ترین­شان است – نیاز دارد یک رویکرد اصولی و قابل اعتماد ایجاد کند. با توجه ‌به چالش‌های اقتصادی داخلی که بایدن با آن روبرو است، او نه تمایل و نه توانایی آن را خواهد داشت که همانند روسای جمهور گذشته به عنوان ژاندارم منطقه نظم را برقرار کند. 

با درنظرگرفتن این تحلیل، دولت جدید آلمان که از پاییز 2021 کارش را شروع خواهد کرد، در رابطه با منطقه­ی غرب آسیا می­بایست یک سیاست خارجه­ی مبتنی بر اتحاد و توسعه در پیش بگیرد. آلمان، همراه با اتحادیه­ی اروپا، در حال حاضر بزرگ‌ترین حامی تلاش­هایی است که برای ایجاد ثبات در باتلاق بحران سوریه و عراق می­شود، و آلمان برای حمایت از نظم پساجنگ پایدارتر در منطقه، تمرکز اساسی دارد. اگر اتحادیه­ی اروپا سیاست­های منسجم­تری در قبال همسایگان جنوبی خود اتخاذ کند، و از طرف دیگر، ایالات متحده نیز سیاست­هایی اتخاذ کند که انطباق بیشتری با قوانین بین­المللی داشته باشند، شهروندان منطقه­ی غرب آسیا  می­توانند انگیزه و مقاومت خودشان را در برابر قدرت‌های بدخیم داخلی و خارجی باز یابند. از همه مهم‌تر، پس از گذشت یک دهه از شروع بهار عربی، اکنون این امکان وجود دارد موانع مهیبی  که بر سر راه تحقق آرمان‌های آن وجود دارد، برطرف شوند.

 

 

 

منبع:

WHAT TO EXPECT FROM A BIDEN ADMINISTRATION IN THE MENA REGION

 

مشارکت
این مقاله مفید بود؟ رای‌ها: 0
جزئیات مقاله
آخرین به روز‌رسانی در: 11:04 1400/03/25
آخرین به روزرسانی توسط: (Esmaeli)
تاریخ انتشار: 11:04 1400/03/25
مقاله را به اشتراک بگذارید: 
نویسنده: Esmaeli
مقالات پیشنهادی