ارائه اسماعیل فراهانی - دانشجوی دکترای جامعهشناسی فرهنگی دانشگاه تهران
مطلب زیر گزارشی است از ارائه اسماعیل فراهانی دانشجوی دکترای جامعهشناسی فرهنگی دانشگاه تهران در نشستی با عنوان «اصحاب علوم انسانی هنر و رسانه درباره افزایش قیمت بنزین و اعتراضات پس از آن» که در روز دوشنبه 4 آذر 1398 در باشگاه هنر و اندیشه حوزه هنری تهران برگزار شد.
فراهانی در این ارائه با اشاره به اینکه امروزه با توجه به تغییر کارکرد بنزین در جامعه ما و نقش گسترده آن در امرار معاش (مسافرکشی) بخش قابل توجهی از سرپرستان خانوار، و نیز تاکید بر تفاوت کشور صاحب نفت با کشور واردکننده آن، بیان نمود که معنای بنزین و معنای گران کردن آن در مقایسه با گذشته به نحو متفاوتی درک و فهمیده می شود، مطالبهگری و اعتراض مردم در این روزها را، پیامد طبیعی این رویکرد دولت در گرانی بنزین دانست.
فراهانی در ابتدای ارائه خود به دو متن با عناوین «آییننامه تشکیل شورای اجتماعی کشور» مصوب سال 1380 با امضای آقای دکتر عارف و دیگری «آییننامه شورای اسلامی کشور»، مصوب 3/12/1395 با امضای آقای روحانی اشاره کرد که با مقایسه این دو متن، مشخص میشود که ما در فرمگرایی خیلی پیشرفت کردیم! ولی در عمل، اتفاقی نیفتاده است و ما شاهد پدیدهای هستیم که میتوانم نام آن را دوپارگی اقتصاد بگذارم. از یک طرف ما یک تئوری اقتصادی داریم که میگوید بازار، مسائل را حل کند و دولت همه را واگذار کند. از طرف دیگر، بخش دیگری تحت تأثیر شعارهای انقلاب اسلامی هستند که معتقدند؛ عدالت از روز اول بوده و مسئولیت همه چیز را دارند به عهده میگیرند! یعنی در حالی که آنها (نهادهای دولتی) در حال مسئولیتزدایی از خودشان هستند دولتهای زیرمجموعه رهبری تقریباً همه کاری انجام میدهند، از ساختن مدرسه تا رساندن زائو به بیمارستان و…، این تقسیم کار عجیب را در خود این سند هم مشخص است! اما در این کمکها عزت افراد لحاظ نمیشود، یعنی وقتی در منطقه محروم به آدمها کمک میشود این مسئله مطرح نیست که این آدم به شغل نیاز دارند تا به کمک.
فراهانی در ادامه بیان نمود که یکی از تبعات این واگذارکردن شرکتهای دولتی، از کار انداختن آن کارخانههایی است که تولید میکردند و سابقاً دولتی بودند. به این معنا که از سویی تولید دولتی تقریباً به صفر میرسد. و از سوی دیگر، واردات جنس چینی افزایش یابد. همچنین مشکلات تولید داخلی از جمله مجوز، تهیه لوازم و نبود تسهیلات هم باعث شده، تولیدات داخلی کاهش کند. جامعهای که بخاطر سیاستهای اقتصادی آن نه دولت آن تولید میکند و نه مردم آن تولید واقعی میکنند _و صرفا بر خدمات تکیه میشود_ یک نتیجه عجیبی به همراه دارد؛ درواقع در جامعه ما یک طبقه داریم که صاحب سرمایه هستند، و چون کاری وجود ندارد که کارگری وجود داشته باشد، یک صنف دومی بوجود آمده که اینها مسافرکش هستند.
در این شرایط تصور دولت از افزایش قیمتها تورم مثل سابق بود. تا قبل از دوره اصلاحات تورم بنزین یک معنی داشت، حین دوره اصلاحات معنیاش یک مقدار تغییر کرد و دوره احمدینژاد که واردات از چین افزایش یافت بنزین، لحظه به لحظه معنی جدیدی پیدا کرد! و در حال حاضر بنزین نقش گستردهای در امرار معاش مردم دارد و به نظر میآید ما متوجه نشدیم که اصلاً بنزین، بنزینِ دهه پیش نیست. در واقع معنای بنزین در جامعهای که به لحاظ اجتماعی صاحب نفت است با جامعهای که وارد میکند متفاوت است. بنزین مال این جامعه است.
او در ادامه ضمن اشاره به همراهی مردمسالاری و سیستم مالیاتگیری، مطالبهگری را پیامد طبیعی این رویکرد دانست و تصریح کرد: ما باید به این فکر کنیم که نحوه مشارکت مردم به آن شکلِ اقتصادی مربوط است. و نباید با یکی دانستن آنها، از ارتباط این دو غافل بشویم. فراهانی با اشاره کنایه آمیز به کتاب «وضعیت اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی جامعه ایران»، و عملکرد ضعیف اصحاب علوم انسانی در تبیین مسائل اجتماعی، ارائه خود را به پایان رساند.
گزارش نهمین گردهمایی اصحاب علوم انسانی، اجتماعی، هنر و رسانه +صوت افزایش قیمت بنزین و اعتراضات پس از آن - آذر ۱۰، ۱۳۹۸