26 فوریه 2021
نشریه پولتیکو در هفته گذشته مقالهای منتشر کرد و مدعی شد، دولت بایدن درصدد اولویتزدایی از منطقه خاورمیانه است. مقاله جالبی بود. اما از همان ابتدا مشخص بود تیم بایدن قصد داشت هر کاری میتواند انجام دهد تا در باتلاق اعراب، اسرائیلیها ترکها، کردها، و ایرانیها گرفتار نشود. چهار هفته طول کشید تا رئیسجمهور ایالات متحده، جو بایدن، با نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو تماس تلفنی برقرار کند، و سپس، دو هفته دیگر زمان برد تا با نخستوزیر عراق و پادشاه سعودی تماس بگیرد. همچنین، به نظر میرسد کاخ سفید عجلهای برای تماس با مصریها، ترکها، اماراتیها، قطریها و دیگران ندارد.
از همان ابتدا مشخص بود تیم بایدن قصد داشت هر کاری میتواند انجام دهد تا در باتلاق اعراب، اسرائیلیها ترکها، کردها، و ایرانیها گرفتار نشود
نمود این مسأله تغییراتی است که در شورای امنیت ملی رخ دادند. برای مثال، هیئتمدیره خاورمیانه تعدیل شد. سازمانهای اجرایی ایالات متحده، اکنون، دستیاران کمتری در زمینه خاور میانه استخدام میکنند. این تغییرات در شرایطی رخ میدهند که در مباحث مربوط به سیاست خارجی مدام عباراتی مانند «رقابت ابرقدرتها» و همچنین، نام چین شنیده میشود. اگر سالهای بین 2001 تا 2020 را عصر طلایی تحلیلگران خاورمیانه بدانیم، واضح است که واشنگتن اکنون در حال ورود به دوران تحلیلگران چین (و متخصصهای بهداشت عمومی) است. باید از این مسأله استقبال کنیم. تصمیمگیرندگان نهایی کشور که غالباً اهدافی غیرواقعگرایانه و سیاستهایی نسنجیده را دنبال میکردند، زمان، توجه و منابع زیادی را بر سر خاورمیانه تلف کردند. هزینه این مسأله، غفلت از موضوعات مهم مانند پیامدهای جاهطلبیهای چین، بازگشت روسیه به صحنه جهانی، ثبات اروپا و آثار تغییرات آب و هوایی بوده است.
البته، به راحتی میتوان مبالغه کرد. کمتر از یک ماه طول کشید تا بایدن دستور حملات هوایی را علیه مواضع گروههای نیابتی مورد حمایت ایران در سوریه صادر کند. همچنین، افرادی که حامی ایده عقبنشینی از خاورمیانه، و کاستن از نیروها و هزینهها در آن منطقه هستند، خطرات این رویکرد را کوچک جلوه میدهند. هیچ شکی نیست که خطمشی ایالات متحده در قبال خاورمیانه نیاز به تحول دارد؛ مسائل، و همچنین، کشورهایی در منطقه وجود دارند که دیگر از اهمیت سابق برخوردار نیستند. پیش از طراحی هر رویکرد جدیدی در قبال منطقه، باید تعیین کنیم کدام مسائل و کدام کشورها هنوز هم برای ایالات متحده اهمیت دارند.
افرادی که حامی ایده عقبنشینی از خاورمیانه، و کاستن از نیروها و هزینهها در آن منطقه هستند، خطرات این رویکرد را کوچک جلوه میدهند
بنابراین، در ادامه تلاش کردهام یک ردهبندی کاملاً شخصی از کشورهای خاورمیانه ارائه دهم.
عربستان سعودی مهم است. در طول انتخابات ریاست جمهوری، جو بایدن با عباراتی ناخوشایند از سعودی نام میبرد. پس از قتل روزنامهنگار جمال خاشقچی در سال 2018، روابط گرمی میان واشنگتن و سعودی وجود داشته است (واشنگتن پس از سال 2018 به مداخلات فاجعهبار سعودی در یمن توجه نشان داد). در این مدت، همچنین، شاهد محاصره قطر و بدرفتاری با فعالان سعودی بودیم. حال محمد بن سلمان باید بابت تمامی این اقدامات پاسخ بدهد. کاخ سفید اعلام کرده است با بن سلمان صحبت نخواهد کرد. بایدن، همچنین، فروش سلاح به عربستان را متوقف و گزارش جامعه اطلاعاتی ایالات متحده را پیرامون قتل خاشقچی منتشر کرد. فعالان حقوق بشر، مخالفان سعودی، تحلیلگران و اعضای کنگره، همگی از این اقدامات استقبال کردهاند، اما ... اما... عربستان سعودی هنوز هم مهمترین کشور در جهان عرب است. بایدن اگر میخواهد به یک توافق جدید با ایران دست یابد و اگر امید دارد جهت تسکین درد و رنج یمن به درگیریها پایان دهد، به همکاری سعودی نیاز پیدا خواهد کرد.
ایران حداقل از سال 1979 مهم بوده است. دولت بایدن بر این باور است دیپلماسی بهترین شیوه برای مهار پیشرفتهای هستهای ایران است. باید بپذیریم «فشار حداکثری» جواب نداد. بهطور کلی، واشنگتن معتقد است اگر دونالد ترامپ از برجام خارج نشده بود، برنامه هستهای ایران تا این اندازه پیشرفت نمیکرد. همچنین، مباحث زیادی حول لزوم گسترش توافق شکل گرفته است، به نحوی که فعالیتهای بدخواهانه ایران در منطقه و همچنین زرادخانه موشکی تهران تحت پوشش قرار بگیرند. ظاهراً، ایران تمایلی ندارد از گروههای نیابتی و موشکهایش دست بکشد. در هر صورت، لازم است ایران در طول سالهای آینده به شدت تحت نظر قرار بگیرد.
دولت بایدن بر این باور است دیپلماسی بهترین شیوه برای مهار پیشرفتهای هستهای ایران است. باید بپذیریم «فشار حداکثری» جواب نداد
اسرائیل مهم است چون اسرائیل است. تأمین امنیت اسرائیل سالهاست که یکی از بنیانهای سیاست خارجی ایالات متحده در قبال خاورمیانه بوده است. دلایلی راهبردی، اخلاقی، سیاسی و تاریخی برای لزوم حفظ روابط نزدیک میان دو کشور وجود دارد. امروزه، تحلیلگران، کنشگران و سیاستمداران بیشتری این «روابط ویژه» را به چالش میکشند (حتی اگر برخورد سرد بایدن با نتانیاهو را حساب نکنیم، چیزی که بر روابط دو کشور تأثیر خواهد گذاشت)، اما اسرائیل هنوز هم بازیگر مهمی است و ایالات متحده عمیقاً به آن وابسته است. علاوه بر آن، بایدن اگر میخواهد توافق با ایران مستحکم شود، به همکاری اسرائیل نیاز پیدا خواهد کرد. روابط میان اسرائیل و ایالات متحده نهادینه شده است، و حتی اگر بایدن، همانند باراک اوباما، مشکلات شخصی با نخستوزیر اسرائیل داشته باشد، ارتباط میان دو کشور مستحکم باقی خواهد ماند. اسرائیل حتی اگر مهم به نظر نرسد، باز هم مهم است.
اسرائیل مهم است چون اسرائیل است. تأمین امنیت اسرائیل سالهاست که یکی از بنیانهای سیاست خارجی ایالات متحده در قبال خاورمیانه بوده است
امارات متحده عربی مهم است، اما بیشتر به این دلیل که تلاش دارد مستقل از عربستان سعودی عمل کند. اماراتیها به زحمت و به شیوههای مختلف تلاش کردهاند تا از سعودیها و محمد بن سلمان فاصله بگیرند. پذیرش شرکت در جنگ یمن، کار اشتباهی بود. ابوظبی نیروهایش را از یمن بیرون کشید، و در این مدت، کمتر تلاش کرده است تا از منافع سعودی حمایت کند. از همه مهمتر، امارات پیمان ابراهیم را امضا کرد. بایدن پیش از انتخابات، به ستایش از عادیسازی روابط میان دو کشور پرداخت. جناح پیشرو حزب دموکرات چندان علاقهای به امارات ندارد (به دلایلی مانند زندانیکردن منتقدان، مداخله در یمن و خیانت به فلسطینیها)، اما حقیقت این است که امارات از شرکای امنیتی مهم ایالات متحده است، و منافع آن کشور از جمله چیزهایی است که بایدن در هنگام مذاکره با ایرانیها باید به آن چشم داشته باشد.
مصر مهم نیست. عدهای در قاهره از اینکه بایدن با دیکتاتور مورد علاقه ترامپ تماس نگرفته، ناراحت شدهاند، اما مصریها احتمالاً با این مسأله [خارج شدن از اولویت ایالات متحده] مشکلی ندارند. در میان نخبگان، روشنفکران و مقامات مصری هستند عدهای که تصور میکنند ایالات متحده قصد تضعیف حکومت مصر را دارد. اما، افراد جدیتر علاقه دارند مصر تحت نظارت واشنگتن باقی بماند. البته، مصریها نشان دادهاند که در ارتباط با ایالات متحده مشکل از خودشان است. آزار خانوادههای فعالانی که در ایالات متحده اقامت دارند و یا شهروند این کشور به حساب میآیند، موجب خشم اعضای کنگره شده است. وزیر امور خارجه، آنتونی بلینکن، با کنایه به همتای مصریاش اطلاع داده است که مسأله حقوق بشر در روابط بین دو کشور تأثیرگذار خواهد بود.
ترکیه نیز مهم نیست. حکومت ترکیه قبلاً دوستان زیادی در واشنگتن داشت، اما امروز دوستان کمی برایش باقی ماندهاند (به همراه عدهای لابیگر). بایدن، تاکنون، با اقداماتش نشان داده است که نظر مثبتی در قبال آنکارا ندارد. سخنگوی وزارت امور خارجه، ند پرایس، ترکها را بهخاطر برخی مسائل به باد انتقاد گرفته است، از جمله بدرفتاری با جامعه الجیبیتی، بازداشت عثمان کاوالا، تاجر و فعال حقوق بشر، و همچنین، اعلام جرم علیه پروفسور هنری بارکی بابت مشارکت در کودتای سال 2016. آنکارا پیشنهاد داده است کارگروهی جهت بررسی مسأله خرید سامانههای دفاعی اس-400 تشکیل شود، اما دولت بایدن آن را رد کرده است. البته، باید به یاد داشته باشیم که ترکیه هنوز هم عضو ناتو است، بنابراین، شاید اهمیتش را از دست داده باشد، اما مشخص نیست اوضاع تا کِی به همین منوال باقی بماند.
ترکیه هنوز هم عضو ناتو است، بنابراین، شاید اهمیتش را از دست داده باشد، اما مشخص نیست اوضاع تا کِی به همین منوال باقی بماند
علیرغم تماس تلفنی بایدن و نخستوزیر عراق، مصطفی الکاظمی، عراق نیز اهمیتش را از دست داده است. هیچکس در واشنگتن علاقه ندارد جهت اصلاح سیاست در عراق تلاش کند، بنابراین سهم عراقیها فقط توصیههای تکراری وزارت امور خارجه در مورد انتخابات و فساد است. و از آنجایی که عراقیها نمیخواهند عراق تبدیل به زمین جنگ ایالات متحده و ایران شود، احتمالاً شکایتی از این مسأله [از دست دادن اولویت] نداشته باشند. سوریه نیز مهم نیست، چرا که هیچکس نمیتواند بفهمد چه کاری میتوان برای آن کشور انجام داد، و روسها نیز احتمالاً در آن گیر خواهند کرد. تشکیلات خودگردان فلسطینی به نوعی مهم است، اما فقط به این دلیل که هیچ وقت مهم نبوده است. دولت بایدن روابطش را با تشکیلات از سر گرفته است، و احتمالاً دوباره شاهد مذاکراتی بیپایان میان اسرائیلیها و فلسطینیها پیرامون راهحل دو دولت خواهیم بود، راهحلی که هرگز عملی نمیشود. قطر مهم است، چرا که مستقل از عربستان سعودی عمل میکند، و البته، پایگاه هوایی العدید آنجاست، اگرچه روابط دوحه با گروههای مختلف اسلامگرا در منطقه گاهاً برای واشنگتن نیز دردسرآفرین است.
بهطور حتم شرایط تغییر خواهد کرد و اتفاقاتی خارج از انتظار رخ خواهد داد. حتی بهترین برنامهها هم دچار انحراف میشوند، بنابراین شاید ایالات متحده نتواند از نقش و حضورش در خاورمیانه بکاهد. زمانیکه بحرانی رخ دهد، واشنگتن با همان گروه از شرکای بدقلق مواجه خواهد شد، بهطوری که ایالات متحده شاید مجبور شود مجدداً بر کشورهایی تمرکز کند که خواهان نادیدهگرفتن آنها است.
منبع:
From Saudi Arabia to Syria, Who Is Hot and Who Is Not in the Middle East